مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

برنامه ایران برای افزایش سواد دانش‌آموزان

نخستین همایش بهبود سواد خواندن در دانش‌آموزان با حضور جمعی از متخصصان و کارشناسان امر تعلیم و تربیت و مسئولان آموزش و پرورش روز پنجشنبه به همت سازمان آموزش شهر تهران در سالن اجتماعات امام علی(ع) منطقه5 آموزش و پرورش تهران برگزار می‌شود.

رئیس گروه پیش‌دبستان و ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در این باره به همشهری گفت: افزایش درک و فهم در آموزش دانش‌آموزان، پیشرفت تحصیلی و ایجاد انگیزه در بین مدیران، معاونان، معلمان و اولیای دانش‌آموزان ابتدایی از اهداف عمده این همایش است.

امیر‌حسین ملکی افزود: آثار ارسالی معلمان دوره ابتدایی در کمیته بهبود سواد خواندن مناطق آموزش و پرورش مورد ارزیابی قرار گرفت و6   اثر از هر منطقه برای ارزیابی به سازمان آموزش و پرورش شهر تهران ارسال شد.

وی اظهار داشت: در مرحله نهایی 24 اثر برگزیده شد که در این همایش معرفی می‌شوند، همچنین در حاشیه همایش مقالات و آثار رسیده در معرض دید شرکت‌کنندگان قرار می‌گیرد.
بهبود و پیشرفت سواد خواندن دانش‌آموزان از وظایف اصلی نظام‌های آموزشی کشور‌هاست و ارتقای این مهارت، باید یکی از نتایج و پیامدهای قطعی نظام‌های آموزش باشد؛ به‌گونه‌ای که دیگر نیازمند برنامه‌های تکمیلی بهبود سواد خواندن دانش‌آموزان نباشیم.

سال 1380 مطالعه بین‌المللی پیشرفت سواد خواندن (پرلز) در ایران نیز انجام شد. پرلز، یک مطالعه تطبیقی در زمینه سواد خواندن کودکان در پایه چهارم ابتدایی است که هر 5سال یک بار توسط انجمن بین‌المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی انجام می‌شود.

اکثر 35کشور شرکت‌کننده در این مطالعه بین‌المللی، میزان سواد خواندن دانش‌آموزان پایه چهارم را مورد ارزیابی قرار دادند که در ایران نیز پایه چهارم مورد ارزیابی قرار گرفت.

مطالعه پرلز 2001 اطلاعات تطبیقی را پیرامون سواد خواندن در میان دانش‌آموزان پایه چهارم ارائه می‌دهد. همچنین عوامل مختلفی که با یادگیری سواد خواندن در دانش‌آموزان مرتبط است، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در اغلب کشورهای شرکت‌کننده در این مطالعه، رابطه مطلوبی بین پیشرفت سواد خواندن دانش‌آموزان و فعالیت‌های آموزشی سواد خواندن در قبل از مدرسه وجود دارد.

وضعیت دانش‌آموزان ایران در پاسخ به سؤالاتی که جنبه استخراج صریح اطلاعات (حفظیات) از متن داستان داشته، بهتر از مواردی بوده است که نیاز به استنباط، استنتاج و ارزیابی (درک و فهم) داشته است. متوسط عملکرد دانش‌آموزان ایرانی به‌طور معناداری در هر 3حالت- میانگین کل، ادبی و اطلاعاتی- پایین‌تر از میانگین بین‌المللی است.

با نگاهی اجمالی به نتایج این مطالعه، به نظر می‌رسد آزمون برای دانش‌آموزان ایرانی بسیار دشوار بوده است. پس در قدم اول باید به ساختار کلی نظام آموزشی در دوره ابتدایی توجه بیشتری کرد و در صورتی که جوابگوی این مهم نیست، آن را متناسب با اهداف آموزشی و ویژگی‌های عصر حاضر، بهبود بخشید. اما تا رسیدن به این آرمان، برنامه‌ها و طرح‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت می‌تواند در دستیابی به هدف مؤثر باشد.

اقدامات و برنامه‌های سال‌های اخیر آموزش و پرورش مانند تغییر نظام ارزشیابی (ارزشیابی مستمر، دونوبته شدن و طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی)، تدوین و تدریس کتاب بخوانیم و بنویسیم، در جهت تحقق اهداف نظام آموزشی مطلوب بوده است. یقیناً استفاده از افکار و اندیشه‌های گروه‌های هدف: دانش‌آموزان، اولیا، معلمان، مدیران و معاونان، در تهیه و تدوین این طرح و برنامه‌ها، در افزایش غنای محتوایی و ضمانت اجرایی آن مؤثر است که  برگزاری همایش بهبود سواد خواندن گام مؤثری در این زمینه محسوب می‌شود.

به گفته رئیس گروه پیش‌دبستان و ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران براساس نتایج عملکرد کمیته‌های بهبود سواد خواندن در سال تحصیلی 86-85، برنامه‌ریزی 3 ساله بهبود سواد خواندن تدوین و ارائه خواهدشد.

 همشهری

25 درصد افت تحصیلی در پایه اول متوسطه

دانش‌آموزان پایه اول متوسطه با افت تحصیلی 25 درصدی مواجه هستند.

معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی در جمع خبرنگاران، گفت:  افت تحصیلی به معنای مردودی در این دوره نیست، بلکه در این مقطع تحصیلی بازماندگان از تحصیل وجود دارند که به دلایل گوناگون ترک تحصیل می‌‏کنند.

پرویز آژیده افزود: افت تحصیلی 25 درصدی دانش‌‌‏‌آموزان پایه اول متوسطه دلایل مختلفی دارد که بخشی از آن به آموزش و پرورش مربوط می‌شود که شیوه‌‏های تدریس، محتوای کتاب‌‏های درسی، نیروی انسانی غیرمرتبط از آن جمله است.

وی با اشاره به اینکه بخش دیگر نیز مربوط به عوامل خارج از فضای مدرسه و آموزش و پرورش است گفت: عوامل افت تحصیلی دانش‌‏آموزان شناسایی و رصد شده است و طرح ارتقای کیفیت آموزش پایه اول دبیرستان برای کاهش افت تحصیلی این پایه طراحی و تدوین شده که 120 منطقه در این طرح مورد بررسی کارشناسی قرار گرفته‌‏اند.

آژیده در ادامه از اختصاص یک میلیارد تومان برای جبران افت تحصیلی دانش‌‏آموزان پایه اول متوسطه خبر داد و اظهار داشت: برای دانش‌‏آموزانی که وضعیت تحصیلی مطلوبی ندارند کلاس‌‏های فوق برنامه برگزار می‌‏شود تا افت تحصیلی در آنان جبران شود.

وی درباره کاهش تعداد دانش‌‏ آموزان دوره متوسطه گفت: به طور کلی آمار دانش‌آموزان دوره متوسطه سیر نزولی داشته است، اما این کاهش بسیار اندک و ناچیز است.

معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی افزود: در کنار کاهش تعداد دانش‌‏آموزان متوسطه، مدارس شبانه‌‏روزی و نمونه دولتی که در مناطق محروم فعالیت دارند با رشد تعداد دانش‌‏آموز مواجه بوده‌اند.

وی گفت: تراکم دانش‌‏آموزان در کلاس‌‏های درس بر اساس استانداردها لحاظ می‌‏شود و از این کاهش آمار باید برای ساماندهی در این حوزه استفاده کرد.

آژیده اظهار داشت: سؤالات امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان به صورت تشریحی و مانند سال‌‏های گذشته است و درجه دشواری این سؤالات توسط طراحان سؤالات تعیین می‌‏شود.

معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی، با تاکید بر این که تأثیر معدل کتبی سال سوم تأثیر 15 درصدی در کنکور دارد، افزود: امتحانات سال سوم متوسطه به صورت تشریحی و کلی برگزار می‌‏شود که در کنار سؤالات چهار گزینه‌‏ای کنکور زمینه خلاقیت را در دانش‌‏آموزان فراهم می‌‏کند و این ارزیابی دو جانبه در پذیرش دانش‌‏آموزان در کنکور بسیار تأثیرگذار است.

وی افزود: تأثیر سوابق تحصیلی در کنکور ورودی دانشگاه‌‏ها موجب می‌‏شود که دانش ‌‏آموزان برای تحصیل در مدارس انگیزه داشته باشند و صرفاً جذب کلاس‌‏های کنکور نشوند.

معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی درباره آئین‌‏نامه امتحانات دوره متوسطه نیز گفت: امتحانات این دوره همچون سال‌‏های گذشته برگزار می‌‏شود؛ اما با توجه تأثیر معدل کتبی سال سوم در کنکور، این امتحانات با دقت بیشتری برگزار می‌‏شود.

وی با اشاره به ابلاغ آئین‌‏نامه هنرستان‌‏های نمونه دولتی فنی و حرفه‌‏ای نیزبه استان‌‏ها افزود: این هنرستان‌ها از سال آینده فعالیت خود را آغاز می‌کنند.

آژیده گفت: براساس این دستورالعمل، هنرستان‌‏های نمونه دولتی دانش ‌‏آموزان علاقه‌‌‌‏مند را بعد از سال سوم راهنمایی ثبت‌‏نام می‌‏کنند که 60 درصد این هنرجویان از مناطق روستایی و محروم انتخاب می‌‏شوند. به گفته وی، برای هنرستان‌‏های فنی و حرفه‌‏ای نمونه دولتی رشته‌‏های متناسب با نیاز بومی و محلی پیش‌‏بینی می‌‏شود. آژیده با اشاره به کمتر بودن مدت تحصیل هنرجویان هنرستان‌‏ها اظهار کرد: در دوره هنرستان تحصیل در 2 پایه دوم و سوم صورت می‌‏گیرد، در حالی که در شاخه نظری دانش ‌‏آموزان با احتساب دوره پیش‌‏دانشگاهی 3 سال در رشته مورد نظر تحصیل می‌کنند.

همچنین معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی از ایجاد هنرستان‌‏های فنی و حرفه‌‏ای 5‌‏ساله بعد از راه‌‏اندازی مدارس نمونه دولتی خبر داد و گفت: هنرستان‌‏های نمونه دولتی در آینده با اولویت به هنرستان 5‌‏ساله تبدیل می‌‏شوند.

منبع

تشکیل کلاس‌های ویژه برای کاهش افت تحصیلی

طرح رشد با هدف تقویت بنیه علمی دانش‌آموزان پسر پایه اول متوسطه تهران اجرا می‌شود.

رئیس گروه آموزش و پرورش نظری و مهارتی شهر تهران گفت: این طرح در 100 دبیرستان که در بین دبیرستان‌های پسرانه مناطق 1 تا 19 آموزش و پرورش دارای بیشترین میزان افت تحصیلی هستند در حال اجراست.

محمود حسینی با اشاره به این‌که میانگین استانی افت تحصیلی دانش‌آموزان پایه اول متوسطه تهران 4 درصد بیش از دختران است اظهار داشت: به منظور کاهش این آمار و جلوگیری از افت تحصیلی دانش‌آموزان پسر، پس از شناسایی مدارس که نسبت به سایر مدارس از وضعیت نامطلوبی برخوردار بودند، برنامه‌های ویژه‌ای در چند محور پیش‌بینی و اجرا شد.

وی افزود: در مرحله نخست با تزریق اعتبارات ویژه‌ای به این مدارس، کلاس‌های فوق‌برنامه برای دانش‌آموزان پایه اول متوسطه در طول سال تحصیلی در نظر گرفته شد که موفقیت‌های شایانی در پی داشت.

به گفته وی پس از برگزاری کلاس‌های فوق‌برنامه، آموزش سنجش پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مشمول طرح در 3 مرحله انجام شد تا متناسب با میزان پیشرفت تحصیلی آنان، برنامه‌های درسی مناسب ارائه شود.

حسینی از ارائه لوح‌های فشرده آموزشی و ارتقای مهارت‌های مدیران در زمینه‌های مختلف و نظارت مستمر گروه‌های درسی و کارشناسان مناطق و سازمان آموزش و پرورش از دیگر برنامه‌‌های اجرا شده در زمینه کاهش افت تحصیلی در پایه اول متوسطه نام برد.

رئیس گروه آموزش و پرورش نظری و مهارتی شهر تهران درباره شاخص‌های شناسایی مدارس طرح رشد گفت: بالا بودن میزان مردودی پایه اول متوسطه در سال گذشته تحصیلی و پایین بودن میزان فارغ‌التحصیلی پایه سوم متوسطه از میانگین استانی، دو شاخص عمده در شناسایی این مدارس بوده است.

وی میانگین افت تحصیلی استان تهران را حدود 19/5 درصد اعلام کرد.

حسینی تصریح کرد: در صورت مشاهده فراوانی تجدیدی در این پایه، در برخی از این مدارس، دانش‌آموزان در ایام تعطیلات تابستان نیز تحت پوشش خدمات آموزشی رایگان قرار می‌گیرند

آیا ریاضیات شیرین است؟وبیانیه معروف یونسکو به نام...

اغراق آمیز نیست اگر ادعا کنیم نظام آموزش ریاضیات در کشور ما و یا حتی در سطح جهان، نظامی نخبه‌پرور و یا به بیان بهتر نخبه‌محور بوده است. بیانیه معروف یونسکو به نام «ریاضیات برای همه» (1984) مُهر تأییدی بر این ادعاست. بنا بر اظهارات موجود در این بیانیه ، برنامه درسی ریاضیات از ابتدا برای دانش آموزان خاص و ممتاز طراحی شده است که قصد ادامه تحصیل در مؤسسات خاصی را داشته‌اند، ولی شرکت هر چه بیشتر و روزافزون دانش‌آموزان در برنامه‌های مدارس ، با پیش زمینه‌ها، توقعات و توانایی‌های مختلف ، سبب شده است که قشر عظیمی از آنها برنامه‌های ریاضیات مدرسه‌ای را انتزاعی، بی فایده و نامرتبط با زندگی خود بدانند. نظام آموزش ریاضیات کشورمان، کتب و برنامه‌های درسی، به تبعیت از تغییرات نظام جهانی و به منظور تطابق هر چه بیشتر با استانداردهای بین‌المللی آموزش ریاضیات هر از گاهی تغییر یافته است. این تغییرات اغلب در محتوای کتب درسی، توالی موضوعات مورد تدریس، زمان اختصاص یافته برای تدریس و یا فعالیت‌های کلاسی برای دانش آموزان (در همان کتاب درسی)، بوده است. از بحث اینکه این تغییرات تا چه اندازه در راستای نیازها، ویژگی ها و فرهنگ بومی کشور ما بوده است، صرف نظر می‌شود. گرچه به گفته بیشاب چیزی به نام بهترین برنامه درسی ریاضیات، مستقل از فرهنگ وجود ندارد و البته تصور انتخاب و پیاده کردن بهترین برنامه درسی نیز تصوری رویایی است. احتمالاً پاسخ به پرسش‌هایی نظیر: «چند درصد از دانش‌آموزان دوره متوسطه در رشته ریاضی تحصیل می‌کنند؟ چه تعداد از آنها در رشته‌های ریاضی و یا بسیار مرتبط با ریاضی(مانند رشته‌های فنی) ادامه تحصیل می‌دهند؟ آن تعدادی که به چنین مرحله‌ای می‌رسند تا چه حد در دروس دانشگاهی وابسته به ریاضیات موفقند؟ نتایج آزمون‌های بین‌المللی همچون تیمز در ایران چگونه بوده است؟ چند درصد از دانش آموزان در المپیادهای ریاضی رتبه می‌آورند؟ (و چند درصد ایشان پس از اتمام دوره کارشناسی در ایران می‌مانند؟) و ...» ما را بیشتر به فاصله نظام آموزش ریاضی کشورمان از یک نظام آموزشی عام المنفعه آگاه می‌سازد.البته میزان شرکت دانش‌آموزان در رشته ریاضی، همچنین قبول شدگان کنکور در رشته‌های مرتبط با ریاضیات ، در سال‌های اخیر به طور چشمگیری رو به افزایش بوده است و صد البته فریاد دبیران ریاضیات و اساتید محترم دانشگاه بلندتر که: سطح علمی دانش‌آموزان و دانشجویان پایین آمده است و استانداردهای ریاضیات در محافل آموزشی در حال افول است و چنین و چنان! «افول استانداردهای ریاضیات»!، به هر ترتیب، شاید این هم یک راه برای همگانی و دموکراتیزه کردن آموزش باشد. تصور من این است که اگر برنامه ریزان، آموزشگران و سیاست‌گذاران آموزشی، نتوانسته و یا نخواسته‌اند پلی مستحکم و مطمئن بین ریاضیات تحت انحصار نخبگان و ریاضیات مورد نیاز اکثریت در جوامع آموزشی، ایجاد کنند، اگر استانداردهای ریاضیات آن‌قدر بالا و غیر قابل تغییر است که نمی‌توان آنها را برای استفاده عموم جرح و تعدیل کرد، اگر تصور عموم این باشد که شأن و اعتبار ریاضیات به پیچیدگی و مفاهیم غیر قابل دسترس آن است و تحصیل آن برای تبدیل شدن به یک شهروند هوشمند و ممتاز جامعه، یافتن شغل و موقعیت مناسب در داخل و حتی خارج از کشور یک ضرورت است و عدم موفقیت در آن نوعی سرافکندگی و بی استعدادی تلقی شود، ما بیش از پیش شاهد خواهیم بود، اکثریتی که خود یا فرزندان خود را لایق ممتاز بودن و نخبه بودن می‌دانند بر دژهای مستحکم ریاضیات هجوم برده و اگر ناتوان از بالا رفتن باشند پایه‌های آن دژها را تخریب سازند و در این بین (همان‌گونه که از شواهد سال‌های اخیر برمی‌آید) صاحبان دژها چاره‌ای جز فریاد ندارند. یک راه مسالمت‌آمیزتر این است که مدافعان استانداردهای ریاضیات با مدافعان استانداردهای آموزش ریاضیات (از جمله همگانی شدن ریاضیات) به مذاکره بنشینند. مذاکره‌ای که نتایج آن به نفع دو طرف باشد. پنجه‌هایی قوی بر گلوگاه‌های آموزش ریاضیات وجود دارد که هر زمان فشرده شود خطر آفرین خواهد بود،از جمله کشاکش بین «منفعت طلبی» و «حفظ اصول و ارزش‌ها» نفع طلبی در آموزش داخل کشور تحت تأثیر یک فرهنگ جهانی بوده است و البته ریشه‌های داخلی نیز دارد. بار منفی کلمه نفع طلبی همیشه هم به جا نیست. هر عقل سلیمی کسب منافع حتی از نوع مادی را می‌پسندد. در دنیای امروز نادیده انگاشتن منافع تکنولوژیکی و اقتصادی که شدیداً به ریاضیات وابسته‌اند نامعقول است. دیدگاه پست‌مدرن «علم برای علم» و دیدگاه بسیار خاص «عشق به آموختن» برای عموم جامعه قابل تحلیل و پذیرش نیست.ولی پرسش این جاست که نفع طلبی تا کجا؟ تا جائی که اصول و پایه‌های ریاضیات و اهداف متعالی آموزش نادیده انگاشته شود؟ رشد اندیشه و تعالی روحی تحت تعالیم مفاهیم یکپارچه و منظم و مجرد ریاضیات خود بزرگترین نفع برای یک انسان تکامل جوست. به نظر می‌رسد یکی از علل سردرگمی‌های جامعه آموزش ریاضی در انتخاب اصول و اهداف و اعتراض ریاضیدانان به جامعه آموزش ریاضیات، به خاطر نزاع و رویارویی بین دو نگرش باشد، نگرشی مادی؛ نگرشی معنوی. هر انسانی از جمله دانش‌آموز مستحق بهره‌بری از هر دو منفعت است. جوامع انسانی نیازمند اصول آرمانی و ایده‌آل‌ها هستند. نیازمند نخبگان و خواصی هستند که ارزش‌های متعالی انسانی را تبیین سازند. از سوی دیگر حاصل تفکر والا باید زندگی بهتری را برای شهروندان جامعه به ارمغان آورد. محصولات فکری اندیشمندان باید در اختیار و در خدمت عموم باشد. هیچ رشته دیگری همچون ریاضیات چنان گستره وسیعی ندارد که یک سرش پا را فراتر از اندیشه بشری گذاشته و وارد قلمرو روح و ابدیت گردد، مفاهیم مجردی را خلق کند که سال‌ها بعد کاربرد مادی و واقعی می‌یابند و سر دیگرش در تولید جزیی‌ترین ابزار مصرفی روزمره زندگی حضور خود را نشان دهد. شاید از این روست که آموزش ریاضیات نیز چنین چالش بر انگیز است. جنبه‌های نفع طلبی مادی در آموزش ریاضیات کشورمان در چهار مقوله قابل بررسی است: 1 - تصور و باور عامه از ارتباط پیشرفت اجتماعی و اقتصادی با ریاضیات و تشویق فرزندانشان به تحصیل در رشته ریاضیات 2 - مقتضیات اجتماعی و زمانی سال‌های اخیرکشور و جهان که زمینه اشتغال در رشته‌های( فنی) مرتبط با ریاضیات را سهل‌تر و وسیع‌تر کرده است. 3 - به تبع چنین انگیزه‌ای فارغ‌التحصیلان سال‌های اخیر در ریاضیات و رشته‌های مرتبط که بسیاری به جمع آموزشگران پیوسته‌اند دیدگاه‌های نفع طلبانه خود را به نوآموزان منتقل کرده‌اند. (البته هستند بسیاری از آموزگاران و اساتیدی که ریاضیات را با عشق آموزش می‌دهند و به نحوه تفکر و استدلال و رشد روحی نوآموز بیش از نتایج آزمون‌ها و یا نحوه ارزیابی مدیران آموزشی از عملکرد خود، اهمیت می دهند.) 4 - معضلی به نام کنکور و تست، که مافیای عظیم تدریس کنکوری در آموزشگاه‌ها را بوجود آورده است. این مافیا بیش از هر نیرویی خط و مشی آموزش ریاضیات مدرسه‌ای را تعیین می‌کند و حوزه نفوذ آن به دبستان‌ها نیز کشانده شده است. هر که با ریاضیات واقعی سرو کار دارد می‌داند درست فکر کردن، تعمق و چالش فکری برای حل یک مسئله، هر چقدر هم که زمان ببرد تا چه اندازه با ارزش بوده و موجب رشد تفکر ریاضی و قابلیت حل مسئله می‌گردد. حال چنین ارزشی را مقایسه کنید با راه حل‌های تستی ، خلاصه شده و ثانیه شمار ساعت روی میز تحریر که زمان عمر هر تست را سی الی شصت ثانیه تعیین می‌کند. این نکته را هم در نظر بگیرید که از دهه 80 میلادی تاکنون حل مسئله به عنوان مرکز و هسته اصلی آموزش ریاضیات بیش از هر چیز مورد توجه بوده است. پیشنهادها: 1 - دست اندرکاران محترم فکری به حال کنکور تستی دانشگاهها کنند و به جای تاکید بر نتایج آزمون‌های تستی به طرقی قابلیت حل مسئله دانش آموزان سنجیده شود. 2 - رشته‌های غیر ریاضی در مدارس مورد حمایت جدی قرار گیرند. ( پر رنگ تر شدن رشته‌هایی مانند کامپیوتر و حسابداری و ... امیدوارکننده است) 3 - محتوای ریاضیات رشته‌های غیرریاضی را در ارتباط با نوع آن رشته غنی‌تر سازند و ریاضیاتی را در دروس بگنجانند که برای دانش آموزان آن رشته قابل کاربرد باشد و نحوه کاربرد ریاضیات، آموزش داده شده و مورد ارزیابی قرار گیرد. (تدریس یک کتاب یکسان مانند ریاضی 2 دبیرستان برای همه رشته‌های فنی و ریاضی و تجربی به نظر مناسب نمی‌رسد) 4 - اکثریت قریب به اتفاق دانش‌آموزان در رشته ریاضی دبیرستانی مایل به ادامه تحصیل در رشته‌های فنی هستند. در نظر گرفتن ریاضیات کاربردی به جای مفاهیم مجرد برای این دسته افراد مناسب‌تر به نظر می‌رسد. 5 - مسئولان، ذهن افراد جامعه، والدین و دانش آموزان را نسبت به این مسئله روشن سازند که ریاضیات رشته برجسته و ممتاز مدارس و تحصیل آن نشانه داشتن استعداد برتر نیست. (با ورود به یک دبیرستان می‌توانید این حس تمایز و برتری را بین دانش آموزان ریاضی و بقیه لمس کنید). پیشنهاد‌های پنج‌گانه فوق از یک اولویت بندی برخوردارند، اگر از نفوذ و تأثیر کنکور بر برنامه‌های درسی مدارس کاسته شود خود به خود زمینه اجرای باقی پیشنهادها و دیگر راهکارهای مفید ایجاد خواهد شد و اگر پیشنهادهای2و3و4 عملی شوند ، اذهان عمومی به رشته‌های غیر ریاضی معطوف خواهد شد و با شرکت دانش آموزان مستعد در رشته‌های غیر ریاضی، این رشته‌ها از رونق بیشتری برخوردار خواهند شد. بدین ترتیب زمینه‌ای فراهم می‌شود تا هر قشر از دانش آموزان مطابق با اهدافی که دارند وجهی از ریاضیات را که بیشتر مورد نیازشان است فرا‌گیرند. از :همشهری

فراگیری، ستاره‌ای پنج‌سو

دانش‌آموزان به دلیل توانایی‌ها و ضعف‌های ویژه خود، ناخواسته شیوه آموزش‌شان را برمی‌گزینند و فقط زمانی به آموزش و پرورش پاسخ می‌دهند که به زبان دلخواهشان با آنها سخن گفته شود.

فرآیند تجزیه و تحلیل و به خاطر سپردن آموزه‌ها نیز در آنها متفاوت است و هر یک به شیوه خاص خود مسائل را تجزیه و تحلیل کرده و به ذهن می‌سپارند.

از این رو شناسایی «شیوه فراگیری دانش‌آموزان» باید مقدم بر «انتخاب شیوه آموزش» بوده و آموزش بر اساس نحوه فراگیری دانش‌آموزان انتخاب شود؛ که در غیر این صورت فرآیند فراگیری- آموزش عقیم خواهد ماند.

آنچه در پی می‌خوانیم نگاهی است به شیوه فراگیری- آموزش دانش‌آموزان و راهکارهای لازم جهت شناسایی فرآیند آموزش- فراگیری.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد هر دانش‌آموز به شیوه‌ای متفاوت از همسالان و همکلاسی‌هایش اطلاعات و نکات را دریافت می‌کند که این مسئله به عنوان ویژگی‌ برای هر فرد محسوب می‌شود؛ ویژگی‌ای که گاه معضلی جدی در آموزش و پرورش محسوب شده و والدین و اولیا مدرسه را در برخورد با دانش‌آموز و آموزش و پرورش او سردرگم می‌کند.بگذارید با مثالی ساده بحث را بیشتر بشکافیم؛ اگر شیوه فراگیری دانش‌آموزی «بصری یا دیداری» باشد و والدین و آموزگار بخواهند به شیوه «زبانی» نکات درسی را به او آموخته یا با او رفتار کنند، دانش‌آموز نه تنها نکته‌ای نمی‌آموزد، بلکه از آموزش نیز دلزده خواهد شد.

ناآگاهی از نحوه رفتار با دانش‌آموزان و به طور خاص «رفتار آموزشی» یکی از اصلی‌ترین دلایل دلزدگی دانش‌آموزان از درس و تحصیل و در نهایت ترک تحصیل است.

به عبارتی پژوهشگران بسیاری از دانش‌آموزان را قربانی نگاه یا روش‌های نادرست آموزشی و یک سونگری متولیان آموزش می‌دانند و معتقدند «عدم شناخت» عامل اصلی «شکست‌های آموزشی- پرورشی» است.

فراگیری فرآیندی چند سویه

پژوهشگران شاخص‌ترین شیوه‌های آموزش یا دقیق بگوییم فراگیری و یا فرآیند آموزش- فراگیری دانش‌آموزان را به 3 روش اصلی شامل: برقراری ارتباط یا فراگیری بصری یا دیداری برقراری ارتباط یا فراگیری حرکتی یا جنبشی و سوم برقراری ارتباط یا فراگیری شنیداری یا سمعی تقسیم‌بندی کرده و عقیده دارند هر دانش‌آموز به یکی از این سه روش با آموزگار و مطالب درسی ارتباط برقرار می‌کند و به غیر از شیوه خود، نه تنها نمی‌تواند با آموزگار از نظر روانی مرتبط شود، بلکه به هیچ وجه آموزه‌های او را فرا نمی‌گیرد.

- شیوه بصری یا دیداری؛ پژوهش‌ها نشان می‌دهد بیش از 45 درصد از دانش‌آموزان به این شیوه با آموزگار و مطالب درسی ارائه شده توسط او ارتباط برقرار می‌کنند.

پژوهش‌های دکتر دیوید سوزا و همکاران او از دانشگاه آکسفورد نشان می‌دهد بیش از 45 درصد از دانش‌آموزان از طریق «دیدن» و به طور خاص دیدن تصاویر مربوط به مطالب آموزشی از طریق پوستر، فیلم‌های آموزشی؛ عکس؛ نقاشی،‌ نمودار و... مطلب درسی را فرا می‌گیرند.

از طرفی این دانش‌آموزان در حین فراگیری مطالب درسی، این مطالب را به صورت نمودار خلاصه کرده و با دیدن این نمودار مطالب را به خوبی به خاطر سپرده و به یاد می‌آورند. در واقع آن چه باعث می‌شود تا این گروه با «دیدن» نکات را به خاطر سپرده و بازپس دهند: تأثیر «نشانه‌های» موجود در تصاویر است که هر یک از این نشانه‌ها، مفهومی را در ذهن آنها جایگزین می‌کند و دیدن مجدد «نشانه» یا «تداعی» مجدد آن، مطلب مورد‌نظر را نیز برای آنها یادآوری می‌کند.

به یک مثال ساده توجه کنیم: «نخستین واکنش ذهنی دانش‌آموز دیداری پس از شنیدن کلمه «سیب»، نقش بستن شکل سیب در کنار شنیدن نام آن و یادآوری همه اطلاعات مربوط به آن اعم از املا کلمه، توضیحات علمی مربوط به کلمه سیب و... است. در حقیقت با یادآوری شکل سیب، اطلاعات مربوط به آن نیز تداعی می‌شود.

از این رو در  دانش‌آموزان دیداری، «تصاویر» و «نشانه‌های خاص موجود در تصاویر»- که این نشانه کاملاً خاص بوده و تنها برای افراد معنا دارد- باعث فراگیری، به خاطر سپردن و یادآوری مجدد اطلاعات می‌شود.

* شیوه حرکتی یا جنبشی: نزدیک به 35 درصد از دانش‌آموزان روش حرکتی یا جنبشی را برای به خاطر سپردن و فراگیری مفاهیم درسی انتخاب می‌کنند.

در این شیوه، دانش‌آموز نوعی حرکت و عموماً «راه رفتن» یا «تکلم» و یا هر دو را برای فراگیری برمی‌گزیند. به عقیده پژوهشگران حرکت یا جنبش اعضای بدن باعث تمرکز ذهن شده و فرد را در فراگیری و به یاد سپردن مفاهیم آموخته شده، کمک می‌کند.

اگرچه در کلاس درس امکان حرکت وجود ندارد؛ اما شاخص رفتار این گروه، حرکت دادن پاها، اندکی ناآرامی و تکرار آرام آموزش‌ها حین تدریس آموزگار است. رفتار این دانش‌آموزان نباید با رفتار کودکان بیش فعال اشتباه گرفته شود؛ چرا که ناآرامی‌ کودکان بیش فعال با آزار و اذیت(در اغلب موارد) همراه است؛ ناآرامی‌ این گروه آسیب رسان نبوده و کاملاً شخصی است.

* شیوه سمعی یا شنیداری: پژوهش‌ها نشان می‌دهد فقط 19 درصد از دانش‌آموزان به طریق شنیداری، نکات درسی را فرامی‌گیرند.

در این گروه بحث و گفتگو درباره مسائل و شنیدن و صحبت کردن درباره موضوع، باعث فراگیری و به خاطر سپردن آموزش‌ها می‌شود.

متأسفانه این شیوه آموزشی چندان مورد توجه آموزگاران نیست؛ چرا که اغلب آنها به بحث و گفتگو و تبادل نظر درباره مطالب درسی علاقه نداشته و در حین تدریس به خودمحوری بیش از مشارکت علاقه نشان می‌دهند.

علاوه بر این پژوهش‌ها نشان می‌دهد دانش‌آموزانی که با شنیدن مفاهیم درسی را فرا می‌گیرند، زودتر از دو گروه دیگر آنها را فراموش می‌کنند و این مسأله در صورتی که انتقال مفاهیم به درستی صورت نگرفته باشد، نمود بیشتری می‌یابد.

برخی از پژوهشگران معتقدند با آموزش صحیح و تدریجی می‌توان شیوه فراگیری دانش‌آموزان شنیداری را به سوی دیداری سوق داد.

به غیر از سه روش ذکر شده، برخی از دانش‌آموزان یکی از این دو روش شامل؛ روش بین گروهی یا تبادلی و یا روش فراگیر یا چند سونگر را برای فراگیری خود برمی‌گزینند.
در شیوه بین گروهی یا تبادلی؛ دانش‌آموز ترجیح می‌دهد تا با برقراری ارتباط با فرد یا گروه، مطالب درسی را فرا بگیرد.

این گروه با تکرار مطالب در جمع مورد نظر و تبادل نظر با آنها مطالب درسی را فرا گرفته و به خاطر می‌سپارند. از این روش به عنوان یکی از روش‌های مناسب فراگیری مفاهیم درسی یاد  می‌کنند، اما باید دو نکته را نیز از نظر دور نداشت:

نخست آن که تنها فرد یا افراد هم توان از این شیوه فراگیری- آموزش بهره لازم را خواهند برد و دوم این که: حضور در جمع نباید سرپوشی برای فرار از مشکلات درسی و یا مشخص نشدن ناتوانی‌های فرد در جمع شود و عده‌ای گوینده و برخی دیگر فقط شنونده باشند. به یک مثال توجه کنیم: حضور در جمع به بهانه تبادل نظر، نباید راهکاری برای رونویسی از تکالیف دیگران باشد!

در شیوه فراگیر یا چند سونگر دانش‌آموز از پس درک کلی مفاهیم به شناخت اجزا می‌رسد. در این روش آموزش و فراگیری از کل به جزء است.

آموزگار و سنجش افکار

آموزگار به عنوان نزدیک‌ترین فرد مرتبط با دانش‌آموز در فرآیند فراگیری- آموزش، شاخص‌ترین نقش و مسئولیت را برای شناسایی نحوه فراگیری دانش‌آموزان دارا است. توجه به شناسایی شیوه فراگیری دانش‌آموز نه تنها باید مورد توجه آموزگار قرار بگیرد، بلکه باید والدین نیز این شاخص را شناسایی کرده و به روشی مؤثر، فرآیند فراگیری- آموزش را در کنار اولیا مدرسه پی بگیرند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد دانش‌آموزانی که به درستی شیوه فراگیری‌شان شناسایی شده است، نسبت به همسالان‌شان دو برابر پیشرفت آموزشی داشته‌اند. این مسأله به ویژه درباره دانش‌آموزان پایه ابتدایی(اول تا پنجم) که در شرایط حساس فراگیری- آموزش قرار دارند، بسیار حائز اهمیت است.

مجموعه پژوهش‌های انجام شده روی 1800 دانش‌آموز پایه اول و دوم ابتدایی ایالت کالیفرنیای آمریکا نشان می‌دهد سرعت فراگیری دانش‌آموزانی که شیوه فراگیری- آموزش آنها به درستی شناسایی شده- در مقایسه با همسالان خود که بدون شناسایی، آموزش‌ها را دریافت کرده‌اند- دو برابر در «خواندن» و یک و نیم برابر در «نوشتن» گزارش شده است.

اگرچه پژوهشگران تأکید دارند تا دانش‌آموزان به شیوه ویژه خود آموزش‌ها را فرا بگیرند؛ اما معتقدند ادغام تدریجی شیوه‌های فراگیری- آموزش می‌تواند نواقص موجود در روند فراگیری هر گروه را برطرف کند.

چند پرسش کلیدی

برای انتخاب درست شیوه آموزش و برنامه‌ریزی صحیح و یا از نگاهی دیگر، آگاهی از وضعیت تعلیم و تربیت در مرکز آموزشی، لازم است تا به 5 پرسش کلیدی پاسخ دهیم.

پاسخ مثبت(بله) به پرسش چهارم و پنجم به طور خاص به این معنی است که واحد آموزشی، توانایی آموزش و پرورش صحیح دانش‌آموزان را بر اساس انتخاب شیوه صحیح تدریس یا فرآیند فراگیری- آموزش داشته است: و پاسخ منفی به معنای ضعف در شناخت شیوه صحیح تدریس در واحد آموزش و ناشناخته ماندن شیوه‌های فراگیری- آموزش دانش‌آموزان است.

- فرآیند آموزش- فراگیری با توجه به شیوه‌های مختلف آموزشی و بر اساس نیاز هر گروه از دانش‌آموزان در حال اجرا است؟(شاخص‌ترین پاسخ بررسی برآیند کاری دانش‌آموز و آموزگاران است.)

- آموزگاران برای ارائه شیوه‌های جدید آموزشی، همسو با نیاز دانش‌آموزان تلاش می‌کنند و یا به شیوه‌های سنتی پای‌بند هستند؟ این به این معنا نیست که آموزگار با هر یک از دانش‌آموزان به شیوه‌ای خاص رفتار کند؛ چرا که تردیدی نیست که اجرای همه انواع روش‌ها در یک کلاس درس امکان‌پذیر نیست؛ اما به این معنی است که شیوه‌های آموزشی برگزیده شده به چه میزان پاسخگوی نیاز دانش‌آموزان است؟

- دانش‌آموز پس از برخورد با مشکلات آموزشی، امکان و فرصت‌ مطرح کردن آن را با آموزگار می‌یابد یا به عنوان مقصر اول و آخر، امکان هیچ‌گونه اظهار نظری را پیدا نمی‌کند. از نگاهی دیگر، امکان تغییر در شیوه‌های آموزشی به درخواست منطقی دانش‌آموزان میسر است؟

- دانش‌آموزان باید به اجبار شیوه‌های آموزشی جاری در واحد آموزشی را بپذیرند یا امکان تغییر در شیوه‌ها وجود دارد؟ از نگاهی دیگر شیوه تعلیم و تربیت واحد آموزشی چه توقعی را  در دانش‌آموزان ایجاد کرده است؟ آنها را به دانش‌آموزانی قانع و بی‌اطلاع تبدیل کرده و یا از آنها افرادی پویا و هوشمند ساخته است؟

- والدین برای حمایت از برنامه‌های آموزشی و بهتر شدن آنها چه فعالیتی می‌کنند؛ به عبارتی والدین تا چه حد به واحد آموزشی و برنامه‌های آن مطمئن هستند تا در فعالیت‌های مدرسه مشارکت کنند؟

و در پایان، آموزش و پرورش و یا همان تعلیم و تربیت، فرآیندی دوسویه است که هر دو سوی این معادله یعنی دانش‌آموز و آموزگار باید از آموزش و فراگیری لذت برده و آن را به حرکتی پویا تبدیل کنند؛ نقص در عملکرد هر سو، دیگری را از ادامه مسیر باز می‌دارد.

منبع: minuteman.org

 از :همشهری

بیاد دوران کودکی

 

 

 

ما گلهای خندانیم               فرزندان ایرانیم

  

ایران پاک خود را             مانند جان می دانیم

  

ما باید دانا باشیم                 هشیار و بینا باشیم

  

از بهر حفظ ایران               باید توانا باشیم

  

آباد باش ای ایران             آزاد باش ای ایران

  

از ما فرزندان خود             دلشاد باش ای ایران

برای ادامه اینجا را کلیک کنید

شعر

این شعر را پروین اعتصامی در ۱۲سالگی سروده :

ای مُرغک خُرد ، ز آشیانه

پرواز کن و پریدن آموز

تا کی حرکات کودکانه؟

در باغ و چمن چمیدن آموز

رام تو نمی شود زمانه

رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز

مندیش که دام هست یا نه

بر مردم چشم ، دیدن آموز

شو روز به فکر آب و دانه
هنگام شب آرمیدن آموز

روحش شاد

تست

تست پیش دبستانی!
 
How did you do on this one? It's just one question, so take your time and think about it.
این و چطوری حلش می کنی؟ فقط یک سؤاله، پس وقت بذار و درباره اش فکر کن.
Pre-school children were asked the following question:
"In which direction is the bus pictured below traveling?"
از بچه های پیش دبستانی این سؤال پرسیده شد :
«اتوبوس توی این شکل به کدوم طرف میره؟»
Look carefully at the picture.

Do you know the answer?
با دقت به شکل نگاه کن.
می تونی جواب بدی؟
 
(The only possible answers are "left" or "right.")
(جواب های ممکن چپ یا راست هست)
Think about it
درباره اش فکر کن
Still don't know?
هنوز نمی دونی؟
Okay, I'll tell you.
باشه، من بهت میگم.
The pre-schoolers all answered "left."
بچه های پیش دبستانی همگی جواب دادند : «چپ»
When asked, "Why do you think the bus is traveling in the left direction?"
وقتی ازشون پرسیدن : «چرا فکر می کنید اتوبوس داره به طرف چپ میره؟»
They answered:
"Because you can't see the door."
اونا جواب دادن :
«چون تو نمی تونی در رو ببینی.»
 
How do you feel now ???
I know, me too.
الآن چه احساسی داری؟؟؟
می دونم، منم همینطور.

فراگیری، ستاره‌ای پنج‌سو

دانش‌آموزان به دلیل توانایی‌ها و ضعف‌های ویژه خود، ناخواسته شیوه آموزش‌شان را برمی‌گزینند و فقط زمانی به آموزش و پرورش پاسخ می‌دهند که به زبان دلخواهشان با آنها سخن گفته شود.

فرآیند تجزیه و تحلیل و به خاطر سپردن آموزه‌ها نیز در آنها متفاوت است و هر یک به شیوه خاص خود مسائل را تجزیه و تحلیل کرده و به ذهن می‌سپارند.

از این رو شناسایی «شیوه فراگیری دانش‌آموزان» باید مقدم بر «انتخاب شیوه آموزش» بوده و آموزش بر اساس نحوه فراگیری دانش‌آموزان انتخاب شود؛ که در غیر این صورت فرآیند فراگیری- آموزش عقیم خواهد ماند.

آنچه در پی می‌خوانیم نگاهی است به شیوه فراگیری- آموزش دانش‌آموزان و راهکارهای لازم جهت شناسایی فرآیند آموزش- فراگیری.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد هر دانش‌آموز به شیوه‌ای متفاوت از همسالان و همکلاسی‌هایش اطلاعات و نکات را دریافت می‌کند که این مسئله به عنوان ویژگی‌ برای هر فرد محسوب می‌شود؛ ویژگی‌ای که گاه معضلی جدی در آموزش و پرورش محسوب شده و والدین و اولیا مدرسه را در برخورد با دانش‌آموز و آموزش و پرورش او سردرگم می‌کند.بگذارید با مثالی ساده بحث را بیشتر بشکافیم؛ اگر شیوه فراگیری دانش‌آموزی «بصری یا دیداری» باشد و والدین و آموزگار بخواهند به شیوه «زبانی» نکات درسی را به او آموخته یا با او رفتار کنند، دانش‌آموز نه تنها نکته‌ای نمی‌آموزد، بلکه از آموزش نیز دلزده خواهد شد.

ادامه http://www.hamshahri.net/News/?id=16056