مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

نظر شما ؟

نظرشما چیست ؟ 

- آیا مدارس واقعا کارمند پرورند؟
2- آیا مابرای پول باید کار کنیم یا پول برای ما؟
3- آیا خلاقیت همان پول در آوردن است؟
4- آیا راههای پول در آوردن باید در مدارس آموزش داده شود ؟

روشهای آموزش انفرادی

در این نوع روشها ، شاگردان بر حسب تواناییشان پیش می روند. روحیه استقلال طلبی شاگردان در اجرای پروژه های کوچک و بزرگ تقویت می شود. اولین و اساسی ترین گام در راه تحقق چنین هدفی پذیرفتن مفهوم شاگرد محوری در طراحی و آموزش است.  

ادامه

این سخنان از کیست ؟

 

کودکان باید معلم ما باشند؛ نباید به کودکان به­عنوان موجودات ضعیف و بی­دفاعی نگریست که نیازهایشان تنها حمایت­شدن و کمک گرفتن از دیگران است، بلکه آنها موجوداتی الهی­اند که از لحظه­ی تولد دارای زندگی پرجنب و جوشی از نظر روحی هستند و به­ وسیله­ی فطرت هوشمندی هدایت می­شوند که به آنها توانایی ساختن شخصیت انسانی را می­دهد. از آنجا که این کودکان، بزرگسالان آینده هستند ما باید آنها را به­عنوان شکل­دهنده­ی اصلی بشریت بپذیریم. بزرگ­ترین راز پیدایش ما در درون کودک نهفته است و آنچه انسان را به کمال می­ر­ساند در درون او متجلی است. کودکان معلمان ما هستند. اما با درنظرگرفتن کودک به­عنوان موجودی بی­اراده و بدون رهنموهای درونی، بزرگسالان او را مجبور به تسلیم­شدن درمقابل خواسته­های خود می­کنند. بنابراین، بزرگ­ترها تمایلات طبیعی و حساس کودک را سرکوب می­سازند و در درون او مخالفت­ها و مقاومت­های سرسختانه­ای را بیدار می­کنند که به انحطاط و بیماری­های روانی منجر می­شود . 

۱۷ راهکار برای مشکلات نوجوانان

راهکار برای مشکلات نوجوانان

1- شناخت شخصیت نوجوان:

ما والدین با شناخت ویژگی‌های دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکس‌العمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.

2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):

از موثرترین روش‌های تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.

3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری:

در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.

4- آموزش:

مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع می‌باشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطراب‌های نوجوانی آموزش‌های لازم در مورد بلوغ، دوست‌یابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامه‌ریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.

5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:

ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد می‌کنیم.

6- اعتماد سازی:

باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه می‌کند.

7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:

ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباط‌های کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.

8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:

ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین می‌نماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود.

9- الگوهای رفتاری والدین:

نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.

10- پرهیز از مناقشات خانوادگی:

خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحث‌ها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.

11- گوش دادن:

با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرف‌های نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.

12- تکیه بر نقاط قوت:

با مشاهده ی برخی ضعف‌ها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسه‌اش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعف‌هایش  قوتش را تجلی بخشیم.

13- انتظار به اندازه:

با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.

14- اجازه خطا کردن به‌ نوجوان بدهیم:

نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.

15- مشورت با نوجوان:

نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را  تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.

16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:

همان‌گونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.

17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:

نوجوان را همانطور که نشان می‌‌دهد بپذیریم نه ‌آن‌طور که در رویا و تخیل خود تصور می‌کنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد می‌گیرد خودش را آن‌طور که هست بپذیرد.

منبع:انجمن علمی و آموزشی مدرسین آموزش خانواده شهر تهران

شادمانه جستجو کن!

   مردی برای مشاوره نزد دانشمندی رفت. به او گفت عاجزانه دنبال کار می گردم و پیدا نمی کنم یا اگر دست به کاری میزنم موفقیت آمیز نیست.

دانشمند به او گفت:  عاجزانه دنبال کار نگرد شادمانه جستجویش کن! انسان نباید استغاثه یا استدعا کند بلکه باید مدام سپاس بگزارد که خواسته خود را پیشاپیش ستانده است. مشکل تو کلماتی است که بکار می بری و بعد آنها تبدیل به افکار می شوند و بعد با آنها مواجه می شوی.

نوع احساس قبل از انجام هر کار بسیار مهم است چون رخداد آینده را رقم می زند. همه این تجربه را دارند که وقتی با احساس خوب دنبال چیزی می گردند نتیجه آن با زمانی که احساس بد دارند بسیار متفاوت است. خرسندی و احساس خوب یک راز بزرگ برای موفقیت است. اشتباه رایج اینست که همه انتظار دارند پس از پیروزی و نیل به هدف احساس خوبی داشته باشند.

کلمات و افکار ما دقیقا مانند اجزا و اشکال طراحی و نقشه کشی هستند که ابتدا و پیشاپیش کشیده می شوند و بعدا تبدیل به اشیاء و ساختار می گردند.احساس در اینجا نقش قدرت و کشش را ایفاء می کند.

وقتی پیش درآمدها را خوب بشناسیم به قدرت کنترل و خلاقیت زندگی پی می بریم. لحظه حال لحظه پی ریزی برای رخدادهای پیش رو است و آنچه اکنون با آن مشغولیم کاشت گذشته است. اگر به اهمیت و کارآمدی عالی خرسندی و احساس خوب پی ببریم لحظه ای آنرا رها نخواهیم کرد. متاسفانه درگیر بودن با احساس بد برای انسان نوعی عادت شده است چون از کودکی با این غلط رایج مواجه بوده ایم که زندگی دشوار و پر از ناراحتی است.  حتی اگر احساس بدی به هر دلیلی داریم تغییر آن به آسانی امکانپذیر است. خود داشتن احساس منفی در گذشته و حال ممکن است باعث ناراحتی شود اما فراموش نکنیم

   زندگی چیزی جز عبور از لحظه ها نیست و در هر لحظه می توانیم احساس خود را عوض کنیم! هر لحظه ای لحظه جدید است و می تواند با لحظه قبلی متفاوت باشد.

اگر به همه چیز شادمانه بنگرید آنوقت می بینید حتی می توانید از تلخی ها و مصائب زندگی هم نتیجه مثبت بگیرید و لحظه بعدی را به شادمانی بگذرانید. تلخی یک واقعیت است اما متعلق به همه لحظه ها نیست.

بهمین دلیل است که می گویند در حالت شعف عرفانی چرا و چگونه معنا ندارد و بقیه کارها بر عهده کائنات است.

خود را بپذیریم ، انکار نکنیم

عزت نفس، عبارت از قضاوتی است که ما در مورد خود می کنیم، برای اینکه قضاوت درستی در مورد خود داشته باشیم، دقت به این نکات ضروری است:
1. نسبت به خود ( افکار ، احساسات و اعمال خود ) آگاه باشیم .
2. با خود رفتار خصمانه نداشته باشیم .
3. واقعیتهای وجود خود را چه دوست داشته باشیم چه دوست نداشته باشیم ببینیم و بپذیریم که اینگونه ایم. در اینصورت می توانیم عزت نفس، ارزشی که برای خودمان قائل هستیم، را مطابق با گوهر انسانی خود افزایش داده و در ارتباط خود با دیگران، راضی و موفق باشیم.

یکی از موانع عزت نفس انکار خود است، به این معنا که خودمان را نادیده بگیریم. آیا قبول دارید که بعضی از ما ، در بسیاری از لحظات شبانه روز، مشغول انکار و نادیده گرفتن خودمان هستیم ؟ بیائید کمی به افکار ، احساسات و رفتارمان در این اواخر توجه کنیم و ببینیم به چه میزان با خودمان منصفانه رفتار کردیم. چقدر از واقعیتهای وجودمان را پذیرفتیم و چقدر را انکار کرده و فکر کردیم که بهتر این است به به آنها اعتنایی هم نکنیم . وقتی از موضوعی متاثر و غمگین شدید با خود چه گفتید؟ آیا قبل از غصه خوردن و یا خود و دیگران را متهم یا نصیحت کردن، یک لحظه با خود گفتید: بله، این موضوع مرا ناراحت و غمگین کرده؟ هنگامی که از موضوعی شاد شدید آیا در اوج شادی توانستید یک لحظه خود را نگاه کرده، دریابید که وجودتان به فلان علت، غرق شادی شده؟ وقتی از عمل خود شرمنده شدید آیا خود را نگاه کرده و با خود مرور کردید که: از این عمل خودم شرمنده هستم ؟

هنگاهی که از زندگی خسته شده و به دنبال یک زندگی و کار لذت بخش ، مثل یک کلاف سر در گم به این در و آن در می زنید، و یا وقتی به طور تعجب آوری بدون دلیل موجه به افراد بیرون از خانواده توجه افراطی می کنید و یا زمانی که دائم ناراحت و شاکی هستید که همسرم، همکارم و ... مرا آزار می دهند، آیا هیچوقت شده که با خودتان خلوت کرده و بپرسید: من از چه چیزی ناراحتم؟ از چه چیزی ناراضی ام ؟چه نگرانی و نارضایتی در وجود من نسبت به خانواده ام یا کارم و ... هست که اینطور بی قرار و ناخرسند شده ام؟
هنگامی که هوشیاری و ذکاوت در کاری به خرج دادید آیا با خود گفتید : آفرین ، من در آن مورد هوشیار بودم ؟ ما غالباً به خود بی توجه هستیم. حتی گاهی خود را انکار می کنیم . غالب اوقات، افکار، احساسات، نقاط ضعف، نقاط قوت، اعمال خوب و اعمال بد خود را به را حتی نادیده می گیریم . منظور این نیست که خودخواه و از خود راضی باشیم ، بلکه نکته این است که خودمان را ببینیم و نسبت به خود آگاه باشیم . ضمناً وقتی سعی می کنیم که نسبت به خود آگاه باشیم ، ناگزیریم به دیگران هم توجه کرده و نسبت به آنان هم آگاه گردیم .
بدون شک ما همه جسم خود را دوست داریم، به طوری که اگر تشنه یا گرسنه شدیم آب و غذا می خوریم، بیمار شدیم خود را معالجه می کنیم ، سعی می کنیم راحتی جسم خود را فراهم نمائیم ، اما چرا در بعضی حوزه ها، مثل عواطف، افکار و عملکردها نسبت به خود بی تفاوت هستیم ؟ حتی خود را نادیده میگیریم؟ چه نفعی در این کار عاید ما می شود ؟
هنگام عصبانیت به موضوع و یا شخصی که ما را عصبانی کرده توجه می کنیم ، اما به وجود خودمان آگاهی نداریم. به هنگام شادی هم همینطور عمل می کنیم . زمانی که خود را آگاهانه نگاه می کنیم ، به آنچه موجب شادی و یا ناراحتی ما شده واقف می شویم. در این صورت می توانیم رفتار مناسب تری داشته باشیم. به هنگام توانائی از پذیرفتن توانائی و به هنگام ضعف از قبول ضعف خود طفره می رویم. آیا این آسانترین، بی دردسرترین ( نه مفیدترین ) عکس العملی است که می توانیم داشته باشیم؟ این نوع برخورد چه سودی به حال ما دارد ؟
ه این مثالها توجه کنید:
• اگر کاری که انجام می دهیم ، برای ما یکنواخت و یا آزار دهنده شود و انگیزه خود را از ذست بدهیم ، احساس کسالت خواهیم کرد . اگر به جای اینکه به این موضوع توجه کنیم و از احساس خود آگاه گردیم ، منکر آن شویم و به آن بی اعتنا باشیم ، نه تنها در کار خود تغییر مناسبی نخواهیم داد، بلکه برای اجتناب از این کسالت ، ممکن است به راه حل های غیر مناسب ، متوسل شویم . مثلاً از خانواده ، همسر و فرزند خود ایراد گرفته، از آنها ناراضی شویم. حتی ممکن است به روابط بیرون از خانواده جذب شده و بدون آنکه خود بفهمیم، در پی راه حلهای نامعقول برویم.

• وقتی با همسرمان مساله داریم اگر آن را انکار کرده و به حیات خلوت ذهنمان پرتاب کنیم ، روابط سرد ، تیره و تیره تر می شود و نه تنها مسئله حل نمی شود بلکه ، بر مشکلات افزوده و چه بسا به جدایی منجر شود .
• پدر یا مادری را در نظر بیاورید که همیشه با فرزندش به عصبانیت برخورد می کند و فرزند از او به شدت می ترسد . همه ما ، چنین پدر و مادرهایی را دیده ایم . پدر یا مادر نمی پذیرد که خودش عصبانی است و به علت این عصبانیت رفتار نا مناسبی دارد . او عصبانیت و بد رفتاری با فرزند خود را انکار می کند و حتی حاضر نمی شود به صحبتهای فرزندش گوش کند . چنین شخصی هیچگاه نخواهد توانست خود را تغییر داده و رابطه اش را با فرزندش بهبود بخشد .
• دختری که با استعداد و توانمند است خود را به ناتوانی و نادانی می زند . از استعدادهایش فرار می کند چرا ؟ زیرا وقتی تحسین اطرافیان را بر می انگیزد مورد حسادت و آزار دیگران قرار می گیرد و از این آزار رنج می برد. در نتیجه استعداد و توان خود را انکار می کند .

موارد فراوانی را می توانیم پیدا کنیم که به خود بی توجهی می کنیم زیرا این آسانترین کار است، اما مفیدترین کار نیست. گاهی از احساس و یا رفتار خو ناراحتیم ! آنقدر ناراحت که نمی توانیم بپذیریم اینگونه رفتار می کنیم یا اینگونه احساس می کنیم. در اینجا بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که مقاومت خود را بپذیریم . یعنی قبول کنیم که در مقابل پذیرش این احساس ، این رفتار، این فکر مقاومت داریم . قبول کنیم که نمی خواهیم آنرا ببینیم و بپذیریم . اگر از این نقطه شروع کنیم مفید واقع می شود . اگر نسبت به مقاومت خود هشیار باشیم مقاومتها مثل یخی خواهد بود که در برابر حرارت ذوب می شود.

 

تمرین:
حال به تمرین "کامل کردن جملات" بپردازیم. این تمرین آسان و مفید است . فقط یک قلم و کاغذ بردارید . برای هر تمرین یک صفحه اختصاص دهید . هر کدام از جملات داده شده را در بالای یک صفحه بنویسید . در اینجا چند نمونه جمله آورده شده است:

1.گاهی وقتی به عقب بر می گردم به سختی باور می کنم که من یک وقتی .... ( مثلاً حسود یا نا امید ) بودم .
2. برای من آسان نیست که بپذیرم که .... ( مثلاً بدبین ) هستم.
3. وقتی .... ( مثلاً ، کاری را خراب ) کنم برایم آسان نیست که خود را بپذیرم.

شما با هر یک از جملات ناقصی که به عنوان مثال آورده شده 10-8 جمله کامل با سرعت بنویسید . هیچ نگران درست بودن جملات یا مغایر بودن آنها با یکدیگر نباشید. این یک تمرین و تجربه بسیار مفید است. سه جمله در اینجا آورده شده بقیه جملات را در قسمت خودآزمایی می یابید .

توجه داشته باشید که اگر فقط این کلمات را بخوانید و تمرینات را به شرح فوق انجام ندهید خود را از کشفیات مهمی محروم می کنید بعد از انجام تمرینات برای شما مشخص می گردد که چرا پذیرش خویش ، برای تغییرات مثبت ضروری است .
- اگر من از قبول این واقعیت که غالباً ناآگاهانه زندگی می کنم سرباز زنم چگونه می توانم بیاموزم که آگاهانه تر زندگی کنم؟
- اگر از پذیرش این واقعیت که غالباً غیر مسئولانه زندگی می کنم سرباز زنم چگونه می توانم زندگی مسئولانه را بیاموزم؟ اگر ندانم که عمل به جا و مفیدی را انجام داده ام چگونه می توانم آنرا در موقع خود و با اعتماد انجام دهم ؟ اگر به نقطه قوت خود آگاه نباشم چگونه می توانم خود را درست ارزیابی کرده و حتی شکرگزار باشم؟
اگر از دیدن این واقعیت که معمولاً به طور منفعل زندگی می کنم بگریزم چگونه یاد خواهم گرفت جرات کرده و نظر خودم را ابراز کنم؟ من نمی توانم بر ترس یا هر مشکل دیگری که منکرش هستم غلبه کنم . من اگر وجود یک مشکل در رابطه جنسی را نپذیرم نمی توانم آنرا اصلاح کنم .

من نمی توانم دردم را معالجه کنم اگر از قبول دردی که دارم امتناع ورزم. من نقطه ضعفهایی را که اصرار می کنم ندارم، نمی توانم اصلاح کنم .

اگر قبول نکنم که عمل اشتباهی را انجام داده ام چگونه می توانم آنرا اصلاح کنم و یا خود را به خاطر آن ببخشم . برای پذیرفتن خود، باید این واقعیت را بپذیرم که آن طوری که فکر می کنیم ، احساس می کنیم و عمل می کنیم. همه، تظاهراتی از وجود خود ما و متعلق به ما هستند . پذیرفتن به آن معنا نیست که آن موارد ، نهایت بودن ما و غیر قابل تغییر هستند. اما اگر ما آنها را انکار و طرد کرده، در یک قفس محبوس نماییم ، بدون شک از تغییرشان جلوگیری کرده ایم .

تمرین و خود آزمایی:
- یکی از احساساتم که نمی توانم بپذیرم...است.
- یکی از کارهایی که نمی توانم بپذیرم...است.
- یکی از افکاری که سعی دارم از مغزم برانم...است.
- یکی از چیزهایی که سخت است برای بدنم بپذیرم...است.
- اگر بدنم را بیشتر...بودم،...بیشتری داشتم. 

ایمیلی بود که برایم رسیده بود

ستانداردهای معلم مجرب

وزنامه همشهری محسن جامی مبنای این استانداردها بر این اساس است که معلمان تازه کار چه چیزی را باید بدانند و یا انجام دهند. فرآیند آموزشی معلمان مجرب و کارآمد، نمایشگر درک کامل آنان از نیازهای تحصیلی؛ احساسی و فیزیکی تک تک یادگیرندگان است. به دنبال هر یک از استانداردهای معلم مجرب، به ملاک های عملکردی پیشنهادی اشاره شده است. انتظار می رود که استانداردها و ملاک های عملکردی به عنوان یک کل مورد توجه قرار گیرد. نه این که به عنوان یک لیست تجویز شده برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده واقع شود. ملاک های عملکردی برای هر استاندارد ماهیتی توصیفی دارند و بر اساس درجه اولویت ذکر نشده اند. استاندارد ۱: معلم مجرب آموزش را طراحی و برنامه ریزی می کند. ملاک های عملکردی: - آموزش را به گونه ای تدوین می کند که دانش آموزان را وادار به استفاده از دانش، مهارت و فرآیند های تفکر کند. - مهارتها و فرآیندهای تفکر و محتوا را در ماده درسی تلفیق می کند. - آن دسته از تجارب یادگیری که امکان چالش، تلاش، انگیزش و مشارکت فعال در یادگیری را فراهم می آورد، مورد بهره برداری قرار می دهد. - موقعیت فیزیکی کلاس را به گونه ای ترتیب می دهد که یاددهی و یادگیری امکان به کارگیری روش های مختلف را فراهم آورد. - فرآیند ارزیابی مناسب را تدوین می کند و به کار می گیرد. - منابع مناسب و گوناگونی را از مدرسه و جامعه؛ در جهت خدمت به یادگیری جمع آوری نموده و از آنها استفاده می کند. - آن دسته از تجارب یادگیری را که دانش آموزان را به سازگاری، چاره جویی؛ چالش انگیزی؛ انعطاف پذیری و خلاقیت تشویق می کند، تدوین و آنها را به کار می گیرد. - از دانش حاصل از تجارب گذشته برای پیش بینی چالش های آموزشی آینده استفاده می کند. استاندارد ۲: فضای یادگیری را ایجاد و آن را حفظ می کند. ملاک های عملکردی: - ارتباط حمایت آمیز با دانش آموزان برقرار کند و آنان را به چالش کشاند. - به وسیله تعیین انتظارات مناسب در طی فعالیت های گروهی، تعامل کلاسی مثبت ایجاد می کند. - نسبت به تک تک فراگیران حساسیت مناسب نشان می دهد و به شکلی واقعی پاسخگوی همه دانش آموزان است. - به منظور ارتقا فرایند کلاسی و شیوه های آموزشی از خود انعطاف پذیری و خلاقیت نشان می دهد. - جهت ایجاد یک محیط چندرسانه ای غنی مواد و وسایل را به نحو مناسب جای داده و سازماندهی می کند. - از انواع فنون کلاس داری که احساس مسئولیت و مشارکت همه افراد را ترغیب می کند، استفاده می کند. - با دیگر همکاران جهت ایجاد یک فضای یادگیری کارآمد در درون مدرسه همکاری می کند. استاندارد ۳: آموزش را اجرا، اداره می کند. ملاک های عملکردی: - هدف های جزیی و حدود انتظار مربوط به یادگیری را بیان می کند. - میان یادگیری و دانش قبلی تجارب و سوابق دانش آموزان و نیز انتظار نقش های آینده شان ارتباط برقرار می کند. - از مجموعه مهارت ها، مفاهیم، ویژگی ها و یا فرآیندهای تفکر که باید آموخته شود، الگوسازی کرده و آنها را عملاً نشان می دهد. - موفقیت هایی جهت افزایش معلومات فراگیران درباره تشابهات و تفاوت های فرهنگی ایجاد می کند. - فراگیران را جهت انعکاس تفکرات خود و دیگران ترغیب، تشویق و تهییج می کند. - از راهبردهای مناسب طرح سؤال جهت کمک به دانش آموزان برای تفکر و حل مسأله استفاده می کند. - آزمونی از مباحث اجتماعی مرتبط با محتوای درس برای دانش آموزان ترتیب می دهد. - از رسانه ها جدید استفاده بهینه می کند. - از زمان استفاده بهینه می کند. - برای دانش آموزان موقعیت هایی را جهت انجام تمرین مطالب آموخته شده فراهم می کند. - آموخته های اشتباه(خطاهای یادگیری) دانش آموزان را شناسایی می کند، راهنمایی های لازم را انجام می د هد و پیشرفت آنان در رسیدن به اهداف معین به طور مستمر بازخورد می دهد. استاندارد ۴: نتایج یادگیری را سنجیده بیان می کند. ملاک های عملکردی: - روش های ارزشیابی مناسب را انتخاب می کند و آنها را مورد استفاده قرار می دهد. - شرایط مناسبی را برای ارزیابی ایجاد می کند که تفاوت های اجتماعی و فرهنگی و فیزیکی را مورد توجه قرارداده باشد. - عملکرد دانش آموزان را با استفاده از ملاک های تعیین شده ارزیابی می کند. - موقعیت هایی را برای دانش آموزان جهت ارزیابی، بهبود و ارتقا عملکردهایشان بر اساس نتایج ارزشیابی فراهم می کند. - انتظارات، ملاک های ارزشیابی، وضعیت پیشرفت آنان و نقاط قوت و ضعف را به والدین و خود فراگیرنده اعلام می کند.

عکس تصادفی از گالری

da7.gif

وبلاگ آموزش و پرورش ایران
وبلاگ آموزش و پرورش جهان
دریافت مجموعه اخبار آموزشی pdf
دریافت مجموعه اخبار اجتماعی
دریافت مجموعه اخبار html
آموزش نیوز

 

spacer.png, 0 kB MamboLearn.com IranBs.com

آزمون online

در این آدرس http://www.lrn.ir/quiz/htmls/lrn/index.htm

کتاب جغرافیا از نظام آموزشی حذف شد

مدیر کل برنامه‌ریزی‌ و تالیف کتب درسی با اشاره به ورود 19 کتاب جدیدالتالیف به نظام آموزشی کشور از حذف کتاب جغرافیا در میان کتب درسی خبر داد

به گزارش مهر، وی گفت: درس استان‌شناسی به جای جغرافیا در مقاطع تحصیلی جایگزین می‌شود. [کتب درسی ابتدایی‌ تا 6 ماه دیگر اصلاح می‌شود]

توسعه مدارس غیر‌دولتی با واگذاری فضای مدارس دولتی

سیاست آموزش و پرورش تقویت مدارس غیردولتی است.

واگذاری فضاهای آموزش و پرورش، اعزام نیروی مامور و ارائه تسهیلات مالی و فنی از راهکارهای تقویت این مدارس است؛ این در حالی است که مدارس غیر‌دولتی، به دلایل مختلف مانند کیفیت نامناسب آموزشی و شهریه بالا مورد اقبال مردم قرار نگرفته‌اند؛ البته به جز تعداد اندکی از این مدارس که از کیفیت مطلوبی برخوردارند.ادامه با کلیک