مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

باغچه بان این مرد بزرگ

این خاطره برگرفته از کتاب " چهره هایی از پدرم " نوشته ی ثمین باغچه بان پسر جبار باغچه بان می باشد .مردی که با پشتکار ، صبر و اراده ی محکم خود به ما درس انسانیت و استقامت آموخت .

در سال 1325 یا 26 .وزیر وقت آموزش و پرورش وقت با پدرم درافتاده بود . بهتر است بگویم لج کرده و کج افتاه بود .او دکتری از تحصیل کرده های آمریکا بود ، اما پدرم فقط یک آموزگار بود .

وزیر ، هر جور چوبی را لای چرخ او می گذاشت ، تهمت های سیاسی به او می زد ، حقوقش را کم می کرد ، اجازه ی ملاقات به او نمی داد ، او را تحقیر و تمسخر می کرد ، می گفت مدرک تحصیلی ندارد .خلاصه از هر گونه کارشکنی در حق او دریغ نمی کرد و از این کارشکنی لذت می برد ، یک لذت کودکانه ...

آن وقت ها پدرم « مجله ی زبان » را منتشر می کرد .در این مجله با چاپ مقاله ی خیلی تند و تیزی به وزیر حمله کرد .جمله های بسیاری در آن مقاله می گذشت که خیلی به درد وزیر می خورد ، زیرامی توانست با عنوان کردن آن ها ، برای این آموزگار تسلیم ناپذیری که ترس و عجز را در مذهب آموزگاری الحاد می شمرد ، چاه بکند ، و همین کار را هم کرد: عنوان کرد که او کمونیست است ، توده ای است ، ضد رژیم سلطنتی است ، اصلاً ایرانی نیست و یک مهاجر قفقازی است و از این حرف ها .... پدرم در جواب به این مهملات مقاله ی  تند و تیز و مفصل دیگری نوشت ، که چند سطری از آن را نقل می کنم :

« آقای وزیر ، من مانند فلانی برلن ندیده و مثل فلانی از پاریس نیامده ام . من مانند آن یکی به مسکو نرفته و مثل این یکی از لندن برنگشته و مانند تو میوه ی آمریکا نیستم . من مانند یک علف صحرایی به وسیله ی باد و باران و تابش نور آفتاب آسمان ایران سبز شده و به رنگ و بوی ایرانیت افتخار دارم .قدرت من ، فکر من ، معلومات من و ایمان من همه ایرانی است .من در ایران یک بخشش الهی هستم ، نه مثل تو کسب شرف کرده ای از آمریکا.من انفاس پیغمبری را از زرتشت ، حس نوع پروری را از سعدی ، قدرت تشخیص و علاج را از بوعلی ، جسارت سربازی را از فردوسی ، شور عشق و ظرافت خیال را از گنجه ای ، جرئت انقلاب را از کاوه به ارث برده ام ، سر کار چه کاره هستید ای میوه ی آمریکا ؟....

من این دعوا را با شما در موقعی شروع کرده ام که شما وزیر هستید و من آموزگاری بیش نیستم ، اما ترس و عجز در مذهب آموزگاری من الحاد است . من نمی توانم در برابر ظلم و ستم و دروغ مانند گوسفندی ساکت بمانم و تسلیم بشوم ، زیرا در این صورت پرورش یافتگان من نیز اخلاق گوسفندی پیدا خواهند کرد .من برای مبارزه با ظلم منتظر نمی مانم تا چند نفری پا پیش بگذارند و من دنبال آن ها بیافتم .من خود پیش می روم ولو این که دیگران قدمی هم برندارند و تنها بمانم ، و آموزگاران همیشه باید در مواجهه با ظلم و دروغ پیشقدم باشند .هیچ وقت نباید منتظر بمانند تا کسانی جلو بیافتند و آن ها دنبالشان بروند ....»

این مطلب را از وبلاگ : 

http://www.mina1379.blogfa.com/ آوردم .وباتشکر از ایشان 


برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید 

 

با محبت شاید ،گرهی بگشایم

سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم می گیرند
درس ومشق خود را


باید امروزیکی رابزنم ، اخم کنم و نخندم اصلا
تابترسند ازمن
وحسابی ببرند
خط کشی آوردم درهوا چرخاندم …چشم ها درپی چوب ، هرطرف می غلطید
مشق هارابگذارید جلو ، زود ، معطل نکنید !


اولی کامل بود خوب ،دومی بدخط بود برسرش داد زدم
سومی می لرزید خوب گیر آوردم !!!


صید در دام افتاد وبه چنگ آمد زود
دفترمشق حسن گم شده بود
این طرف آنطرف ، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟


بله آقا اینجا
همچنان می لرزید



” 
پاک تنبل شده ای بچه بد ”

” 
به خدا دفترمن گم شده آقا همه شاهد هستند
” 
مانوشتیم آقا ”


بازکن دستت را


خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
اوتقلا می کرد چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد
گوشه ی صورت اوقرمز شد
هق هقی کرد وسپس ساکت شد
اما همچنان می گریید
مثل شخصی آرام بی خروش وناله
ناگهان حمدالله درکنارم خم شد
زیر یک میز ، کناردیوار ، دفتری پیدا کرد ……گفت : آقا ایناهاش دفترمشق حسن


چون نگاهش کردم خوش خط وعالی بود
غرق در شرم وخجالت گشتم
جای آن چوب ستم ، بردلم آتش زد
سرخی گونه او به کبودی گردید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش ویکی مرد دگر
سوی من می آیند خجل و دل نگران
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند شکوه ای یا گله ای
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام گفت : لطفی بکنید و حسن را بسپارید به ما ”گفتمش چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده بچه ی سر به هوا
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش
متورم شده است
درد سختی دارد
می بریمش دکتر با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک
غرق اندوه وتاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
اوچه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم
به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود
و نمی دانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من به یاد آورد این کلام از مولا را
که به هنگامه ی خشم
نه به فکر تصمیم
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من عصبانی باشم
با محبت شاید ،گرهی بگشایم
با خشونت هرگز ؛ هرگ

پای دوربین مدار بسته، به کلاس‌های درس هم باز شد

در برخی کلاس‌های درس دوربین نصب شده است و همین امر امنیت شغلی، روانی معلمان و راحتی دانش‌آموزان را تهدید می‌کند و برخی مسئولان آموزش و پرورش این کار را تنها غیراخلاقی می‌دانند و برخی هم آن را تخلف محسوب می‌کنند.

کنترل مدارس با دوربین، یکی از جنجالی‌‌ترین رویدادهای حوزه آموزش و پرورش در چند سال اخیر است که سرانجام در سال 89تنها نصب دوربین درحیاط و راهروهای مدارس برای حفاظت فیزیکی آزاد اعلام شد. از آن زمان تاکنون در اغلب مدارس دوربین نصب شده است، ولی در چند‌ماه اخیر مدیران برخی مدارس اقدام به نصب دوربین در کلاس‌های درس کرده‌اند که این کار پیامدهایی منفی به‌دنبال دارد و اعتراض معلمان، دانش‌آموزان و پدر و مادر آنها را به‌دنبال دارد. البته 2هفته پیش معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به پرسشی در این‌باره گفت:‌

نصب دوربین مداربسته در کلاس درس با هر هدفی ممنوع است. درحالی‌که معاون پرورشی تأکید می‌کند نصب دوربین در کلاس‌های درس ممنوع است ولی مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش تنها به بیان اینکه نصب دوربین‌های مداربسته در کلاس‌ها اخلاقی نیست اکتفا کرده است. سید‌رحیم میرشاه‌ولد معتقد است هیچ ممنوعیت قانونی برای نصب دوربین مداربسته در کلاس‌های درس وجود ندارد. ادامه

ارزشیابی

برای انجام ارزشیابی تکوینی یا مستمر می توان از شیوه های اجرایی گوناگون در کلاس درس استفاده نمود. بدون شک این شیوه ها از هد ف های دوره تحصیلی ، سطح سنی دانش آموزان موضوع ومحتوای دروس ، روشهای تدریس معلم ، تعداد دانش آموزان کلاس و چندین عامل دیگر تا ثیر می پذیرد.

با این وصف استفا ده از شیوه های زیرپیشنهاد می شود :

  1. ثبت رویدادهای مهم از عملکرددانش آموزدریک مجموعه
  2. انجام آزمایش به صورت فردی وگروهی
  3. انجام پروژه های فردی وگروهی
  4. اجرای نمایش
  5. مشاهده واستفاده از آن در اندازه گیری
  6. یادداشت رویدادهای مهم عاطفی ،روانی وحرکتی
  7. اظهار نظرهای کتبی وشفاهی معلم
  8. دادن کارهای عملی به دانش آموزان (پوشه کار یا مجموعه کارها ) ( Portfolio )
  9. انجام آزمون کتبی چند گزینه ای

ادامه

آموزش به شاگردانی که از طریق استدلال استقرایی یاد می گیرند

وقتی  شاگردانت  آنچه  تو  می گویی  را  نمی فهمند  ........

 واژه  معمول  این روزها ی  بسیاری  از  دبیران  اینست  که ...... انها  در  مباحث  پایه  ایراد  دارند

  .......یا  اصلا  درس  نمی خوانند ...........

 بقیه را در اینجا بخوانید

چگونه می توان مشکلات رفتاری بی انضباطی را ..........

 

چگونه می توان مشکلات رفتاری بی انضباطی را در مدرسه و کلاس کاهش داد؟

الف) راه کارهای مبتنی بر سیستم مدرسه

 

1 داشتن قوانین صریح و روشن:

یکی از عوامل مهم در پیشرفت مدارس و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان داشتن قوانین صریح، روشن و دقیق است. اکثر دانش آموزان طالب معیارها و موازین رفتاری هستند و از بی قانونی سردرگمند یک اساس نامه رفتاری با توصیف و تشریح خوب و متولیان خیرخواه از عوامل اساسی در ایجاد اعتماد به نفس و موفقیت دانش آموزان است.

 

 

2 استفاده بیشتر از مشارکت دانش آموزان:

هر چقدر دانش آموزان در مدرسه به حساب بیایند و هرچقدر بتوانیم آن ها را در مدرسه مشارکت دهیم و از توانمندی های آن ها استفاده کنیم ، کمک می کنیم که آن ها به ما اعتماد بیشتری پیدا کنند و ما را منصف تر بدانند، این کار سبب نزدیکی بیشتر عوامل مدرسه به دانش آموزان می گردد و علاوه بر آن توانمندی های آن ها را رشد داده و اعتماد به نفس دانش آموزان را تقویت می کند .شوراهای دانش آموزی ، مشاوره همپایان، انجمن اسلامی، بسیج دانش آموزی، گروه های همدرس، انجمن های علمی و ... محمل بسیار مناسبی برای استفاده بیشتر از مشارکت دانش آموزان است.

 

3 تلاش برای ایجاد جو صمیمی بر مبنای روابط انسانی در مدرسه:

اگر در جو مدرسه رابطه ی رئیس و مرئوس ، رئیس و دانش آموز، دستورات یک طرفه، امر و نهی، نصیحت، پرگویی، ادبیات دلسرد کننده و منفی رواج داشته باشد جو آن مدرسه غیر صمیمی است. در چنین محیطی به مرور افراد از هم دور می شوند؛ حرف همدیگر را کمتر می فهمند؛ علیه هم متحد می شوند ؛ دلسوزی از کارشان محو می شوند؛ افراد فقط به دنبال انجام وظیفه هستند و به نتیجه و کیفیت کار توجه چندانی ندارند؛ کارکنان از هم دلخور و ناراحت هستند؛ فرسودگی شغلی در این محیط بالاست و از همه مهمتر موفقیت در این سیستم دست نیافتنی است و دانش آموزان کم انگیزه بیشتر از سایرین از این محیط در رنج هستند.

بنابراین برای حل این مشکل نیاز است :

1-3)سیستم مدیریتی مدرسه مدل رهبری آموزشی باشد

 هر قدر از رئیس بودن به سمت رهبر بودن حرکت کنیم، صمیمیت در مدرسه بیشتر خواهد شد .

منبع http://pic85.blogfa.com/

ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

شاید یکی از شاخص‌ترین تفاوت‌های تعلیم و تربیت در گذشته و حال، لزوم توجه آموزگاران به مشکلات متعدد تعلیم و تربیتی دانش‌آموزان باشد، که این امر ناشی از درگیری دانش‌آموزان امروزی با نابسامانی متعدد، اعم از آموزشی و پرورشی است.

در نگاهی کلی می‌توان مشکلات آموزشی - پرورشی کودکان و نوجوانان را از مواردی چون ناتوانی در فراگیری آموزش‌ها تا انواع نابسامانی‌های روحی- روانی دانست، که به این ترتیب جای بحثی نمی‌ماند که آموزگاران موظف‌اند بخشی از نیازهای این دانش‌آموزان را پاسخ گویند. از نگاهی دیگر اگر آموزگاران نخواهند تا نتوانند نابسامانی ذهنی - جسمی دانش‌آموزان‌شان را برطرف کنند، بی‌تردید دانش‌آموزان به دلیل درگیری‌های ذهنی‌شان آنچه را که آموزش داده می‌شود، فرا نمی‌گیرند.

در این بررسی سعی شده تا ده راهکار ساده اما مهم برای برقراری ارتباط آموزگار با دانش‌آموزان با هدف رفع مشکلات مختلف آنها ارائه شود.

با دانش‌آموزان مرتبط شویم

آموزگار به صندوقچه اسرار دانش‌آموزان تبدیل شود، سخنان آنها را بشنود و سعی کند بی آن که دیگران را به شکلی نادرست در جریان مشکلات آنها قرار بدهد، مشکلات را به بهترین نحو با والدین و اولیای مدرسه در میان گذاشته و تلاش خود را در جهت رفع آنها معطوف کند.

اعتماد دانش‌آموز به آموزگار باعث می‌شود تا دانش‌آموز آزادانه مسایلش را با آموزگار در میان گذاشته و از او کمک بخواهد. برای آن که بتوانیم دانش‌آموزان و مشکلات آنها را شناخته و یاری‌شان کنیم، دقایق پایانی کلاس را هر بار به گفت وگو با یک یا چند نفر از دانش‌آموزان اختصاص دهیم تا از علایق، خواسته‌ها و مشکلات آنها آگاه شویم.

در سایه این شناخت و آگاهی، برقراری ارتباط آسان‌تر و رفع مشکلات سهل‌تر خواهد شد. از سوی دیگر، ارتباط منطقی و صمیمی دانش‌آموز و آموزگار، احساس آرامش را بر کلاس درس حاکم می‌کند و این احساس خوشایند فرایند آموزش - فراگیری را به حرکتی دلچسب و تأثیرگذار تبدیل می‌کند.

اختصاص ساعت‌هایی خاص به گفت وگو با دانش‌آموزانی که با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند، بسیار راهگشا است.

او را به سوی خوب بودن سوق دهیم

روانشناسان معتقدند سرآغاز تصحیح رفتارهای ناشایست دانش‌آموزان تفسیر خوب رفتارهای نادرست آنها است؛ به این معنی که برای مقابله با رفتارهای ناپسند دانش‌آموزان، به جای دعوا و مشاجره، با آنها به خوبی و با منطق و آرامش برخورد کرده و رفتار آنها را به گونه‌ای دیگر و یا از نگاهی دیگر تعبیر و تفسیر کنیم.

دانش‌آموز ناآرام سعی دارد تا به هر شکل ممکن نظم کلاس را به هم ریخته و آموزگار و همکلاسی‌هایش را آزار دهد؛ که این ناآرامی و اذیت ممکن است به دلایل مختلف اعم از ابتلا به بیش‌فعالی؛ نا‌بسامانی‌های روحی - روانی؛ نیاز به جلب توجه و... بروز کند.

اما علت هر چه هست، نباید با او برخوردی تند و خشن داشت. گفت وگو با او و تفسیر رفتارهای ناپسند او به گونه‌ای دیگر، دانش‌آموز را از ادامه روند نامناسبی که در پیش گرفته، باز می‌دارد.

به طور مثال هنگامی که با شیطنت سعی دارد تا نظم کلاس را به هم بریزد، به جای خشمگین شدن تنها به گفتن این عبارت بسنده کنید که: «او سعی دارد تا با شوخی‌هایش خستگی را از تن همه ما به در کند.» استفاده از عبارت‌هایی از این دست دانش‌آموز را شرمنده کرده و او را به سوی تصحیح رفتار خویش سوق می‌دهد.

راهنمایی‌ها باید ساده، کوتاه و کارا باشد

جوانان و نوجوانان، حتی کودکان از نصیحت بیزارند و هر چه صحبت‌ها به سوی نصیحت و پرگویی پیش برود نتیجه عکسی را به دنبال دارد. بنابراین با کوتاه‌ترین اما بهترین و تأثیرگذارترین عبارت‌ها آنها را راهنمایی کنید. به جای ریز شدن در مسایل و بحث و گفت وگوی بیهوده، تلاش کنید تا با فهرست‌بندی مطالب و پرداختن به نکات کلیدی و مورد نظر، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه دست یابید.

روانشناسان عقیده دارند برای نتیجه‌گیری بهتر، کافی است کلیدهای موفقیت به صورت خلاصه و فهرست‌وار به آنها ارائه شده و هر بار تنها یادآوری کوتاهی درباره سرفصل‌ها صورت بگیرد. ذهن دانش‌آموزان خودبه‌خود و براساس داده‌های کلیدی، راه صحیح را پیدا خواهد کرد.

این روش برای آموزگاران و والدین توصیه شده و پرگویی مضرترین شیوه برای تصحیح رفتار دانش‌آموزان است.

دوستی و رفاقت را شکوفا کنید

روانشناسان براین باورند که همسالان بیش از دیگران یکدیگر را باور داشته و به سخنان و رفتارهای یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین با شکل‌گیری رفاقت‌های درست، خوب و محکم می‌توان بسیاری از مشکلات جوانان و نوجوانان را برطرف کرد.

از آن‌جایی که آموزگار بیش از هر فرد دیگری به اخلاق و روحیه تک‌تک دانش‌آموزان واقف است، از این رو به خوبی می‌تواند شاگردانش را برای یافتن دوست خوب راهنمایی کند.

ترتیب دادن بازی‌ها و فعالیت‌های درسی گروهی؛ بازدیدهای علمی - تفریحی و... نه تنها راهکار مناسبی برای ارتباط بیشتر دانش‌آموزان با یکدیگر است؛ بلکه زمینه‌ساز شناسایی بیشتر دانش‌آموزان و یافتن دوستان خوب با نظارت آموزگار است.

به این ترتیب کودکان، جوانان و نوجوانان با یافتن و حفظ دوستی‌های خوب می‌توانند بسیاری از مشکلات روحی - روانی خود را برطرف کنند.

آموزش‌ها را به حد نیاز ارایه کنیم

اگر چه در دنیای پرتلاش امروز، کم‌کاری و سهل‌انگاری نتیجه‌ای جز شکست را به دنبال ندارد، اما لازم است آموزش‌ها در کمترین زمان و میزان ممکن، اما به بهترین و مؤثرترین شیوه ارایه شود تا دانش‌آموزان بیشترین بهره را از آن بگیرند.

از سوی دیگر آموزش‌ها، به ویژه تکالیفی که به آنها ارائه می‌شود باید در حدی باشد که علاوه بر آن که دانش‌آموز به هدف نهایی خود یعنی فراگیری بهتر و موفقیت بیشتر دست یابد، امکان رشد ابعاد دیگر شخصیت او را نیز فراهم کند.

به این معنی که اگر ذهن دانش‌آموزان تنها به سوی آموزش، بدون پرورش و تفریح متمرکز شود، او به فردی فرسوده، خسته، عصبی، گوشه‌گیر و یک بعدی تبدیل شده و آن‌طور که باید، شکوفا نخواهد شد.

بنابراین سعی کنید تا در حد توان، نیاز و استعداد هر دانش‌آموز به او آموزش‌ها را ارائه کرده و از او طلب کنید.

آنچه را بیش از توان اوست، نخواهیم

آمارها نشان می‌دهد بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل آن که تحت فشار خانواده و یا اولیای مدرسه قرار گرفته‌اند؛ به سرعت ترک تحصیل کرده و یا به لجبازی، آن‌طور که باید روند آموزش و پرورش‌شان را پی نگرفته‌اند.

روانشناسان معتقدند یکی از شاخص‌ترین علل موفقیت یا شکست دانش‌آموزان، شناخت توانایی‌ها و علایق آنها توسط والدین، آموزگار و اولیای مدرسه و مهمتر از همه خود او است؛ که پس از این شناخت، تنها پرورش استعدادها و توانایی‌های او می‌تواند دانش‌آموز را به سرمنزل مقصود برساند.

به تغییرات حساس باشیم

آموزگار نخستین شخصی است که از تغییرات، چه مثبت و چه منفی مطلع می‌شود. بنابراین می‌تواند به عنوان حس‌گری فعال و هوشیار وضعیت درسی - رفتاری دانش‌آموزش‌اش را شناخته و کاستی‌ها را برطرف و توانایی‌ها را تقویت کند.

به عقیده روانشناسان به هر میزان آموزگار ارتباط صمیمانه‌تری با دانش‌آموزان داشته باشد، به همان میزان شناسایی ضعف‌ها و قوت‌ها آسان‌تر و سریع‌تر بوده و امکان یافتن راه‌حلی برای رفع ضعف‌ها محتمل‌تر است.

تمرکز دقیق آموزگار برروی رفتار دانش‌آموزان حین تدریس نخستین گام برای شناسایی وضعیت دانش‌آموزان است. حرکت‌های نابه‌جا، حواس‌پرتی، خستگی و کلافگی، عصبانیت و بی‌تفاوتی، شیطنت و بی‌نظمی و... همگی رفتارهای غیرارادی است که در زمان تمرکز دانش‌آموز در حین تدریس آموزگار به خوبی نمایان می‌شود.

حساسیت به تغییرات به راحتی آموزگار را برای شناسایی و حل مسایل و مشکلات دانش‌آموز راهنمایی می‌کند.

با والدین ارتباط تنگاتنگ و صمیمی داشته باشیم

اگر چه جلسه‌های انجمن اولیا و مربیان جلسه‌هایی است که با هدف رفع معضلات آموزشی - پرورشی برگزار می‌شود، اما در اغلب موارد آن‌طور که باید کارا نیست. بنابراین لازم است تا آموزگار با برنامه‌ریزی، از والدین دانش‌آموزان دعوت کند تا با تمرکز و فرصت کافی درباره هر یک از دانش‌آموزان بحث و گفت وگو کند.

ارتباط دایمی و صمیمی والدین و آموزگار به صورت هفتگی یا ماهیانه می‌تواند بسیاری از مشکلات آموزشی- پرورشی دانش‌آموزان را برطرف کند.

نکته مهم آن است که والدین و آموزگار باید با دیدی مثبت در جلسه‌های خصوصی حضور یابند تا تبادل‌نظر و شناسایی نقاط قوت و ضعف به خوبی انجام شود.

مشکلات رفتاری دانش‌آموز را جدی بگیریم

بروز رفتارهای نابه‌جا، نشان از آشفتگی‌ها است. دقت در رفتار تک‌تک دانش‌آموزان اعم از رفتارهای ناهنجار، شیطنت‌های نابه‌جا، ترس در رفتار و حرکات، غیبت‌های بی‌دلیل و زیاد، عدم تمرکز در کلاس درس، بی‌قراری و ناآرامی که به اضطراب ختم شود؛ افت درسی، بی‌علاقگی به حضور در فعالیت‌های جمعی اعم از فعالیت‌های درسی و غیردرسی و... همه نشان دهنده آشفتگی ذهنی‌ دانش‌آموز است.

بروز این رفتارها گاه برای جلب توجه آموزگار، دانش‌آموز دیگر و یا حتی والدین است؛ اما در مواردی نیز شیوه‌ای برای منحرف کردن تمرکز آموزگار و اولیای مدرسه و والدین از ناکامی‌ها و ناتوانایی‌های آموزشی- رفتاری او است.

بنابراین لازم است تا آموزگار به دقت رفتارهای دانش‌آموزان را زیر نظر گرفته و به سرعت تغییرات را شناسایی کرده و در صدد رفع آنها برآید.

از الگوهای رفتاری و شیوه‌های تصحیح رفتارها آگاه باشیم

آگاهی و تسلط آموزگار به رفتارهای دانش‌آموزان و رده‌های سنی مختلف به ویژه رده سنی که عهده‌دار تعلیم و تربیت آن است نه تنها باعث می‌شود تا آموزگار عملکرد و رفتاری منطقی در مقابل دانش‌آموزان داشته باشد، بلکه باعث می‌شود تا به سرعت کج رفتارها را شناسایی کرده و الگوی صحیحی را برای تصحیح رفتارها برگزیند.

روانشناسان تسلط آموزگار بر روانشناسی و رفتارشناسی کودکان، نوجوانان و جوانان را ضروری دانسته و معتقدند هر قدر آموزگار به روانشناسی کودکان، نوجوانان آگاه‌تر باشد، به همان میزان در امر تعلیم و تربیت موفق‌تر خواهد بود. رعایت این نکته برای والدین و اولیای مدرسه نیز بسیار ضروری است.

با نگاهی اجمالی به بحث می‌توان به راحتی به نقش تأثیرگذار آموزگار و اولیای مدرسه در تعلیم و تربیت صحیح دانش‌آموزان پی برد؛ تأثیری که شاید بتوان اثر آن را مؤثرتر از عملکرد و رفتار والدین دانست.

منبع:
http://www.hamshahri.net/News/?id=16926  وhttp://www.educationworld.com 

 
     
  

بهترین تعریف از یک معلم

خصوصیات، ویژگی‌ها و تکنیک‌های بسیاری وجود دارد که باعث موفق شدن یک معلم می‌شود. این صفات و خصوصیات می‌تواند به اندازه خود معلمان، متنوع و متفاوت باشد.

با این وجود، صفات خاص، مشخصه‌ها و عملکردهای آزمایش شده‌ای نیز وجود دارند که به میزان زیادی در موفقیت معلمان دست دارند.

فهرست زیر شامل عبارات و واژه‌هایی است که دانش‌آموزان برای توصیف بهترین معلمان خود، مورد استفاده قرار داده‌اند:

1 - شور و اشتیاق
- دانش‌آموزان می‌توانند این هیجانات را احساس کنند.
- دانش‌آموزان به آسانی عشق و علاقه معلم را به کار خود و موضوع مورد بحث و تدریس را تشخیص می‌دهند.

2 - آمادگی
جهت ادامه کلیک کنید http://hamshahri.net/News/?id=10096

فعل مجهول

فعل مجهول
بچه ها –صبحتان به خیر سلام
درس امروز،فعل مجهول است
فعل مجهول چیست ؟می دانید؟
نسبت فعل ما به مفعول است.....
در دهانم زبان چو آویزی
در تهیگاه زنگ ،میلغزید
صوت ناسازم آنچنان که مگر
شیشه بر روی سنگ می لغزید
ساعتی داد آن سخن دادم
حق گفتار را ادا کردم
تا ز اعجاز خود شدم آگاه
ژاله را زان میان صدا کردم
ژاله از درس چه فهمیدی ؟
پاسخ من سکوت بود و سکوت.......
" د جوابم بده !کجا بودی ؟
رفته بودی به عالم هپروت ؟........."
خنده ی دختران و غرش من
ریخت بر فرق ژاله ،چون باران
لیک او بود غرق حیرت خویش
غافل از اوستاد و یاران
خشمگین و انتقام جو گفتم :
بچه ها گوش ژاله سنگین است !
دختری طعنه زد که نه خانم!
درس در گوش ژاله یاسین است
باز هم خنده ها و همهمه ها
تند و پیگیر میرسید به گوش
زیر آتشفشان دیده من
ژاله ارام بود و سرد و خموش
رفته تا عمق چشم حیرانم،
آن  دومیخ نگاه خیره ی او
موج زن ،در دو چشم بیگنهش
رازی از روزگار تیره ی او
آنچه در آن نگاه میخواندم
قصه ی غصه بود و حرمان بود
ناله ای کرد و در سخن آمد
با صدایی که سخت لرزان بود:
فعل مجهول،فعل آن پدری است
که دلم را زدرد ،پر خون کرد
خواهرم را به مشت و سیلی  کوفت
مادرم را ز خانه بیرون کرد
شب دوش از گرسنگی تا صبح
خواهر شیر خوار من نالید
سوخت در تاب  تب برادر من
تا سحر در کنار من نالید
در غم آن دو تن ،دو دیده ی من
آن یکی اشک بود و آن خون بود
مادرم را دگر نمیدانم
که کجا رفت و حال او چون بود
گفت و  نالید و آنچه باقی ماند
هق هق گریه بود ناله ی او
شسته میشد به قطره ها ی سرشک
چهره ی همچو برگ لاله ی او
ناله ی من به نا له اش آمیخت
که غلط بود  آنچه من گفتم :
درس امروز ،قصه ی غم تو ست .
تو بگو با من چرا سخن گفتم
فعل مجهول فعل آن پدری است
که تو را  بی گناه میسوزد
آن حریق هوس بود که در او
مادری بی پناه  می سوزد     سیمین بهبهانی

یک راه مناسب برای پیشرفت تحصلی

یکی از همکاران می گفت من اول هر ماه به دانش آموزان نمره 20 را میدادم  ومی گفتم بچه ها این نمره شماست برحسب هر پرسشی که انجام خواهم داد برای هر پاسخ غلط نمره کسر خواهم کرد هرکس توانست تا آخر ماه این نمره را نگهدارد مال خودش وگرنه هرچه ماند آنرا اعمال خواهم کرد این چند حسن داشت :

1- بچه ها گله نداشتند که من نمره نمی دهم بلکه خودشان نمره نمی توانند نگهدارند.

2- من مجبور بودم آنقدر پرسش کنم که واقعا نمره واقعی شان میشد.واز همه هم باید می پرسیدم.

3- بچه ها چیزی که داشتند نمی خواستند به آسانی ازد ست بدهند.