مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

معرفی ۲

آن روز ودوروز بعد آن هم گذشت سومین روز با آن همکاری که ازهمه مخالف تر بود صحبت کردم از ایشان پرسیدم شما مرا قبلا می شناختید گفتند، نه! گفتم، پس چرا این همه با آمدن من مخالف بودید

گفتند به نظر می رسد سخت گیر باشید ایشان راست میگفتند من سخت گیر بودم ولی برای خودم نه به دیگران ( خدا یک توفیقی به من داده در جاهایی که کار کردم اگر 80در صد به من رای ندهند من قطعا آنجا کار نمی کنم البته در مسئولیت ها ) گفتم شما تصمیم هایتان را با حدس وگمان می گیرید ؟ اجازه بدهید شروع به کار بکنم بعد.... ولی اگر آگاهانه شما مخالفت میکردید این مسئولیت را من قبول نمی کردم  .ودر نهایت با پیدا کردن مشترکاتی صحبت ها پایان یافت چند جلسه با همکاران گذاشتم اهداف را تشریح کردم برنانه ها را گفتم کم کم متوجه شدند من در صداقت کم وکسری نگذاشتم .

در همان هنرستان من حدود ده (10سال ) مدیر بودم نوع جدید مدیریت :

1- به نظر من مدیری مدیر است که از هر دانش آموزی دانش آموزتر باشد .

2- معلم اول وآخر سیستم آموزشی است مدیر زمانی ارزشمند است که معلم را خوب پشتیبانی کند .

3- درسیستم آموزشی (مدرسه ) هیچ چیز بالا وپایین ندارد خدمتگزار مدرسه همان قدر محترم است که مدیر مدرسه ودانش آموز آنقدر عزیز وارزشمند است که معلم وتمام پرسنل، در یک سیستم آموزشی بالا پایین نداریم یکی یاد میدهد ودیگری یاد می گیرد .. 

خدا میداند هر روز این هنرستان برایم خاطره است یاد همه شان بخیر بیشترشان باز نشسته شدند همان همکاری که از همه مخالف تر بود اگر روزی همدیگر را نمیدیدم نگران هم می شدیم و در نهایت وقتی بعد از 10سال از آن هنرستان منتقل شدم در آخرین جلسه خداحافظی همه مان متاثر وگریان وناراحت از ترک هم در آن محیط ...... درد آنها درد من بود شادی آنها شادی من بودمنظورم از آنها هم دانش آموزان وهم سایر همکاران .........هرگز منتظر تشویق هیچ کس نباید ماند فقط وفقط رضایت خدا واقعا خدارا میتوان دید اگر برای خدا کار کنیم شاید با معیار هایی که ما تعیین کردیم جور در نیاید ونیامد هم ،چون هرگز در طول خدمتم گروه تشویقی نگرفتم ولی رضایت خدا که در قلب آنهایی که با آنها کار کردم  متجلی بود برایم هزاران هزار گروه تشویقی است ...........

امروز کسی باش که واقعا آرزو داری
مهربان و باگذشت
ساده و شفاف
پاک و خالص
با انعطاف و مددرسان
رنج و نگرانی را کنار بگذار
به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری
امور را از این پس همان طور به پیش بروند
درک کن که با خودخواهی و خود پسندی درد
جسمانی و رنج روانی را برای خود تدارک می بینی
((زندگی کن با مرام های واقعی چون محبت وعفو
وجودی عاشق
از خواسته نفس رها شو
و در وجود خویش به جای رنج دادن و ناسپاسی
به دنبال شوق و امید باش))
فقط یک روز بی ضرر باش
و برای همگان مفید باش
حقیقت را دریاب
نیت کلام و کردار و گفتارت را آرامش بده
اگر باورت نکردند
نهراس
برناتوانی خود برای رسیدن به خواستهای مهرآمیزت
غلبه کن
چنان با محبت رفتار کن که دلیلی برای شرمسار
بودن از خودت نداشته باشی
پیش داوری هایت را کنار بگذار
که رنج پیش از آن حتمی است
همین امروز از بخشش آکنده شو
کس نمی داند فردا چه در راه است
زندگی کوتاه است
درگذشته ها نمان
نگران آینده نباش
فقط یک روز لحظه های امروزت را باامید و اشتیاق به
سمت مسیر ی تازه و سپید ببر ..................

(من این قطعه را از جایی استفاده کردم آدرسش را نمیدونم )
نظرات 1 + ارسال نظر

سلام

توی کامنت قبلی نوشتم :----چه لحاظت سختی

من اگر بودم همین کا رو فقط می تونستم انجام بدم

و اگر خیلی بهم بر می خورد شاید طور دیگه ای رفتار می کردم-----

خوشحالم که تونستید روی محیط اثر بگذارید به جای اینکه اجازه بدید محیط روی شما اثر گذار باشه

در پناه حق
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد