A Man of No Music
William Shakespeare
The man that hath no music in himself
Nor is not moved with concord of sweet sounds,
Is fit for treasons, stratagems, and spoils;
The motions of his spirit are dull as night,
And his affections dark as Erebus;
Let no such man be trusted.
انسان ِ بی آهنگ
ویلیام شکسپیر
انسانی که در دلش نغمه و آهنگی نیست،
با نغمه و آهنگ به وجد نمی آید،
شایسته ترین فرد برای هرگونه خدعه و جنایت و تجاوز و غارت است،
روحش چون شب سیاه و ملال انگیز
و دلش چون شهریار تاریکی ِ تیره و ظلمانیست.
چنین انسانی را اعتماد هرگز نشاید.
همهی مداد رنگیها مشغول بودند... به جز مداد سفید . هیچ کس به او کار نمیداد ... همه میگفتند: تو به هیچ دردی نمیخوری! یک شب که مداد رنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند، مداد سفید تا صبح کار کرد. ماه کشید، مهتاب کشید... و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچکتر شد... صبح توی جعبهی مداد رنگی، جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد ..
با سلام و خشته نباشید امید که در ادامه راه موفق و پیروز باشید . منتظر نظرات گرانبهایتان خواهم بود در زمن در صورت امکان ما را نیز در لینک ها و پیوند های خود اضافه نمایید.
ویلیام شکسپیر:
بگذار بر وصلت اندیشه های راستین منعی روا ندارم عشقی که دگر شود و تغییر پذیر و با مهجوری مهجور گزینان خم شود عشق نیست.
پس چیست؟
آیت هماره ثابتی است که طوفانها ببیند لیک هرگز نلرزد. گرچه لبان گلگون و گونه های قرمز به اندرون داس خماننده زمان بیایند لیک عشق بازیچه نیست و با هفته ها و ساعات وی دگر نشود. گر این خطا باشد و بر من محقق گردد نه کس تا کنون عاشق شده و نه من تا کنون چیزی نگاشته ام .....