مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

آموخته ام ...

 آموخته ام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست
آموخته ام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام ... که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
آموخته ام ... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنم
آموخته ام ... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید
آموخته ام ... که بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است: وقتی که از شما خواسته می شود، و زمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد
آموخته ام ... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم
شکست تنها یک چیز را ثابت می کند: اینکه اراده و قصدمان برای پیروزی کافی نبوده است
هیچکس مجبور نیست انسان بزرگی باشد . تنها انسان بودن کافی است

مدیریت زمان

توصیه هایی برای مدیریت زمان

P  زندگی خود را بازپس گیر؛ فقط یک ساعت از 24 ساعت روزت را وقف خودت کن تا 23 ساعت باقی مانده تحت فرمان تو قرار گیرد.

P  10 دقیقه اول را با تحلیل 24 ساعت گذشته شروع کن. تک تک کارهایی را که کرده ای مرور کن، آنچه را که می شد بهتر انجام داد یا تغییر داد یا بایستی به نحوه دیگری انجام می شد در دفترت یادداشت کن.

P  اهداف امروز را در 10 دقیقه بعدی مشخص کن. در واقع امروز تمام آن چیزی است که در اختیار داری.دیروز از دست رفته است و فردا شاید هرگز نیاید. امروز همیشه از آن توست. امروز است که فردا را بنا می نهد.امروز تو را جایی می برد که می خواهی بروی. با دگرگون کردن امروز می توانی جهان را دگرگون کنی. امروز هدیه ای است از سوی خداوند. به همین دلیل است که آن را «بودن در لحظه» می خوانند.

P  در 10 دقیقه آخر اهداف دراز مدت خود را مشخص کن.این اهداف را به سه بخش تقسیم کن:

P      اهداف 24 ساعت،هفت روز و 12 ماه آینده.

P  درست است کسی نمی تواند زمان را متوقف کند اما می تواند نحوه استفاده از آن را تحت کنترل در بیاورد.

P      ارتباط ضعیف یا نامفهوم با دیگران از عمده ترین عوامل اتلاف وقت است.

P      ارزش هرچیز را با مقدار وقتی که حاضرید صرف آن کنید اندازه گیری کنید.

P  هر روز مقداری از وقتتان را به این اختصاص دهید که در مورد هدف های اصلی و واقعی خود و راه های بهتری که از طریق آنها می توانید روز به روز به هدف های خود نزدیک تر شوید فکر و تامل کنید.

P  همیشه برای انجام کارهایتان جدول زمان بندی شده داشته باشید و تمام کارها و قرار ملاقات ها را در آن بنویسید.

P  رشد شخصیت عامل اصلی صرفه جویی در وقت است هر قدر انسان برتری شوید با صرف وقت کمتری می توانید به هدف های خود برسید.

P  هرکاری که انجام می دهید در واقع دارید وقت خود را می فروشید، آن را ارزان نفروشید.

منبع : http://www.modirestan.mihanblog.com/

عدالت آموزشی، چگونه؟

عمومی - حسین حسین‌نژاد قندی:
نگاهی به ناهماهنگی در تصحیح اوراق با سؤالات تشریحی.

با این که کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی بر حذف کنکور تا سال 1390 تأکید دارد، ولی معاون وزارت علوم و رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، سوابق تحصیلی دانش‌آموزان را معیار دقیقی برای گزینش دانشجو نمی‌داند و یکی از دلایل آن را عدم تصحیح یکسان اوراق سؤالات تشریحی می‌داند.

 اکنون که معدل امتحانات نهایی می‌رود تا به عنوان سابقه تحصیلی در گزینش دانشجو نقش داشته باشد، اینجانب ضمن تأیید صحبت‌های رئیس سازمان سنجش، به عمده اشکالات و تخلفاتی که در تصحیح اوراق تشریحی طی سالیان متمادی شاهد بوده‌ام، اشاره می‌کنم و امیدوارم مسئولین امر در تصمیم‌گیری خود در این ارتباط تجدید نظر کنند.


در سال 1362 که کنکور سراسری توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی وقت، به صورت تشریحی برگزار شد، از دبیران با سابقه آموزش و پرورش نیز طی ابلاغی برای تصحیح اوراق کنکور دعوت به عمل آمد که در ضمن تصحیح، مسئولین حوزه تصحیح، علناً شاهد تصحیح سلیقه‌ای اوراق بودند.

زیرا پاسخ‌های داوطلبان بسیار بسیار متنوع‌تر از آن بود که انتظار می‌رفت و همیشه بحث بر سر تعلق گرفتن نمره به پاسخ‌ها بین دبیران و مسئولین حوزه وجود داشت. دیگر این که بد‌خط بودن و ناخوانا بودن خطوط بعضی از داوطلبان معضلی شده بود در خواندن پاسخ‌های داده شده و مشکلات عدیده‌ای را در تصحیح ایجاد کرده بود.

علاوه بر این چون در ابتدا حق‌الزحمه تصحیح اوراق براساس تعداد ورقه پرداخت می‌شد، هر یک از مصححین سعی می‌کردند تا با سرعت، اوراق بیشتری را تصحیح و آمار خود را بالا ببرند و چون این گونه تصحیح کردن موجب کاهش دقت عمل می‌شد، مسئولین جهت افزایش دقت، حق‌الزحمه را ساعتی در نظر گرفتند که این بار نیز متوجه شدند مصححین مشغول صحبت کردن با یکدیگر شده و در حقیقت منتظر گذشت زمان هستند.

از  این رو از سال 63 سؤالات کنکور را مجدداً‌ به صورت تستی طراحی و تصحیح آن را به ماشین واگذار کردند.


در امتحانات نهایی نیز اشتباهات و تخلفات در تصحیح اوراق، هماهنگی در تصحیح را از بین برده و در نتیجه معدل‌ها نشان دهنده استعداد واقعی دانش‌آموزان نخواهد بود. نکته مهم تصحیح سلیقه‌ای اوراق تشریحی است که در امتحانات نهایی نیز کاملاً  مشهود است.

 این جانب به عنوان ناظر امتحانات نهایی، چندین بار در استان‌ها و حوزه‌های مختلف از یک برگه امتحانی فتوکپی گرفته و در اختیار 4 نفر از مصححین قرار داده‌ام که با کمال تأسف و تعجب در هر بار با 4 نمره متفاوت روبه‌رو شده‌ام و  جالب این که هر مصحح برای نمره خود دلایل خاص  خود را داشته و از آن دفاع می‌نمود و به هیچ وجه حاضر به تغییر آن نبود.


 معضل اصلی در تصحیح اوراق تشریحی، عدم توجه به دستورالعمل تصحیح اوراق است  که می‌بایستی توسط دو نفر صورت بگیرد که متأسفانه در هیچ حوزه‌ای این دستورالعمل رعایت نمی‌شود و فرد دوم فقط با امضای خود نمره مصحح اول را تأیید می‌کند و نفر اول نیز بالعکس اوراق تصحیح شده نفر دوم را بدون تصحیح مجدد، مورد تأکید قرار می‌دهد.

معضل دیگر تخلفاتی است که در شهرها و حوزه‌های کوچک اتفاق می‌افتد. در کل کشور بیش از 550 حوزه امتحانات نهایی وجود دارد که تعداد انگشت شمار آنها مراکز استان بوده و بقیه جزء حوزه‌های کوچک به حساب می‌آیند.

 در این گونه حوزه‌ها اولاً‌ مشخص است اوراق امتحانی کدام دبیرستانها به حوزه تصحیح رسیده است و از طرفی داوطلبان با گذاشتن علامت به راحتی موجب شناسایی اوراق می‌شوند.ثانیاً‌ اکثر افراد به نحوی با یکدیگر نسبت سببی یا نسبی و یا قومی دارند، ثالثاً‌ رؤسای حوزه‌ها از دوستان و آشنایان خود جهت تصحیح و همکاری دعوت به عمل می‌آورند. رابعاً‌ در حوزه‌های اجرا به سؤالات داوطلبان پاسخ داده می‌شود و گاهی با توضیح کامل آنها را راهنمایی می‌کنند.


و از طرفی مراقبین یا به علت بومی بودن و یا به علت حق‌الزحمه اندک مراقبت، وظیفه خود را به نحو احسن انجام نداده و در حقیقت خود را به خطر نمی‌اندازند. در این گونه حوزه‌ها و بخصوص حوزه متفرقه، مسئول تطبیق عکس به عمد یا به سهو عکس‌ها را دقیق تطبیق نمی‌کند و یا اختلاف عکس‌ها، امکان تطبیق دقیق را به آنها نمی‌دهد و در نتیجه داوطلبی به جای داوطلب‌ دیگر در سر جلسه امتحانی حاضر می‌گردد.

معضل دیگر در تصحیح اوراق تشریحی به اصطلاح «گرد کردن» نمره است. بعضی از دبیران نمرات 25/9 ، 75/9 و 5/9 را با تغییر ریز بارم به عدد 10 می‌رسانند و برخی مخالف چنین عملی هستند.

 البته اشکالات دیگری نیز به صورت‌های زیر وجود دارد:

* طراح در زیر ورقه کلید سؤالات، اجازه مانور در ریز بارم را به مصححین می‌دهد.

* دانش‌آموز خلاق و مبتکر در رشته ریاضی، مسئله‌ای را از راه دیگری غیر از نظر طراح حل می‌کند در نتیجه نمره‌ای برای او در نظر نمی‌گیرند.

* از دبیران غیرمتخصص دیگری جهت تصحیح اوراق دعوت به عمل می‌آورند که آشنایی چندانی با مطالب سؤالات آن درس ندارد.

* اشتباه در جمع نمرات به خصوص در دروسی مثل زبان، اشتباه در چسباندن سربرگ‌ها، اشتباه در انتقال نمره از ورقه به لیست‌ها، اشتباه در جمع نمرات کل دروس و معدل‌گیری نیز در نمرات اوراق تشریحی ایجاد خلل می‌کند.


لذا به نظر می‌رسد که تصحیح اوراق توسط ماشین که اگر بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در پاسخنامه‌ها صورت بگیرد، عادلانه‌ترین راه جهت تشخیص نمره واقعی دانش‌آموزان است.

 
     
  
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=14839
 

سلام بر محرم

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

                                            بـه لطـمه‌هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

                                            بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

                                            به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش

                                            به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

                                            بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

                                            بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـامـت اکـبـر

                                            بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

سلام من به محرم به دسـت و بـازوی قـاسم

                                            به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره‌ی اصـغـر

                                           به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره‌ی اصـغـر

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

                                           بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـاشـقـی زهـیـرش

                                          بـه بـازگـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

                                          به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

                                         بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش

                                         سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

به همین سادگی

رسیدن به اوج کار راحتی نیست ،اما در اوج ماندن کار بسیار سختی است .
زمانی عاشق می شوی که در قلبت جایی برای عشق وجود داشته باشد.
آینده از آن توست ، اگر از امروزت حداکثر استفاده را ببری .
تنها زمانی پیر شده ای که احساس پیری کنی.
توانمندی و قابلیتهای تو به اندازه ای است که آنها را ببینی.
یاس و ناامیدی تنها به دنبال آدمهای ضعیف می گردند.
تنها زمانی به عقب برگرد که بخواهی درسی از گذشته ات بگیری.
کسانیکه سریعتر میروند همیشه زودتر به مقصد نمی رسند.
قدرت واقعی در منطق قوی تو نهفته است.
تاریکی و سکوت شب زیباست به شرط آنکه در آن تاریکی ، روشن فکر کنی.
می توانید بهترین باشید ، کافی ست که بخواهید و اراده کنید، باور کنید.
به همین سادگی . لطفا کمی مکث کنید!!
برگرفته از مجله موفقیت

مثل یک مدیر عامل فکر کنید

در این بخش قصد داریم به چند طرز تفکر مدیر عاملی اشاره کنیم. به یاد داشته باشید حتی اگر مدیر عامل هم نباشید، این طرز تفکرها می تواند به شما کمک کند.
همانند یک مدیر عامل سطح بالا فکر کنید. مدیریت زمان، حفظ اسرار کاری، کسب احترامات، ارتباطات انسانی، آرشیو کامل مقالات، روشهای موفقیت، موانع موفقیت، تقویت اراده، کنترل احساس زنان و اعتماد به نفس، تغییر زندگی، حفظ خونسردی، خلق ایده های بزرگ، خود شکوفایی، موفقیت در زندگی، برقراری ارتباط، مصاحبه شغلی و ...
فکر می کنید اولین چیزی که به طرف مقابلتان نشان می دهد که چه نوع آدمی هستید چیست؟ بله نحوه دست دادنتان...
سعی کنید همیشه سفت و محکم دست بدهید، این باعث می شود که در اولین برخورد تأثیر خوبی بگذارید. بعد از بررسی و دقت زیاد روی این موضوع، دست دادن به پنج گروه تقسیم بندی شده که هر کدام نشان دهنده نوعی شخصیت است.
دست دادن با دست های خیس
مسلما دست دادنهای زننده و تنفرآور انواع بسیاری دارد، اما دست دادن با دستهای خیس بدترین آنهاست. حتما توجه داشته باشید که قبل از دست دادن با کسی دستهای خود را کاملاً خشک کرده و آنها را از عرق پاک کنید. در این جا به دو نکته برای چگونگی خشک نگاه داشتن دستهایتان اشاره می کنیم:
۱- قبل از سر قرارهای مهم یا مصاحبه های کاری دستهایتان را خوب شسته و بعد خشک کنید. دقت کنید که تا موقع دست دادن با فرد مزبور از بستن دستهایتان جلوگیری کنید. چون باعث گرم شدن دستها و در نتیجه عرق کردن آنها می شود.
۲- دستان خود را قبل از دست دادن خشک کنید. همیشه دستمالی برای این کار با خود همراه داشته باشید.
دست دادن شل و ول
دست دادن شل و ول نشان دهنده ضعف، نداشتن اعتماد به نفس، نداشتن علاقه و ثبات است. مسلما این خصوصیات متضاد قدرت و استحکام است که ویژگی افراد محترم و موفق است. توصیه می شود اگر حالت دست دادنتان شل و ضعیف است، هنگام دست دادن کمی نیرو صرف کنید. مطمئنا دست دادن سفت و محکم تأثیر بسیار بهتری در مخاطب می گذارد.
دست دادن نوک انگشتی
مطمئنم قبلا برایتان اتفاق افتاده است. یک نفر هنگام دست دادن نوک چهار انگشتتان را می گیرد و نمی گذارد که دستتان کاملا در دستش قفل شود و بعد دستتان را به سختی می فشارد. باید سعی کنید تا می توانید از چنین دست دادنی خودداری کنید. البته ممکن است گاها به طور تصادفی یا وقتی عجله دارید برایتان پیش آید. اما به شما توصیه می شود در این مواقع از فرد مخاطب عذرخواهی کرده و دوباره با او دست بدهید. ممکن است کار خوبی نباشد اما در ذهن فرد مقابل می ماند که چقدر برایش احترام قائل بوده اید.
دست دادن خیلی محکم
قدیمی ها معمولا اینطور دست می دادند. احتمالا تا به حال با چنین موردی برخورد کرده اید. فردی احساس می کند قوی ترین مرد جمع است و هنگام دست دادن دستتان را مثل لیمو می چلاند. اما این استحکام نباید موجب ناراحتی طرف مقابل شود.
دست دادن دوستانه و خودمانی
مردم باید عادت کنند دست دادن های عجیب و غریبشان را کنار بگذارند. نیازی به شعبده بازی نیست: یک دست دادن ساده، محکم و دوستانه کافی است.
درست است که دست دادن مسئله ای پیش پافتاده است اما می تواند عامل مهمی در مصاحبه ها و جلسه های اجتماعی شود. سعی کنید که خیلی راحت اما محکم با فرد مقابل دست داده و در چشمانش نگاه کنید تا بهترین تأثیر را در برخورد اول روی فرد مقابل بگذارید.
 

۳۰ روش برای بهبود مهارت‌های نوشتن

اهمیت نوشتن و نیاز به صحیح نوشتن در ایجاد ارتباط با دیگران بر کسی پوشیده نیست.

 در همین ارتباط از ابتدای آموزش رسمی خواندن و نوشتن، به کودکانمان می‌آموزیم که چگونه بنویسیم وچه اقداماتی در این باره انجام می‌دهیم تا بتوانند آموخته‌های خود را در موقعیت‌های مختلف به کار گیرند.

مهمترین ماده درسی که این وضعیت را بر عهده دارد، املای فارسی است. املا در لغت به معنی پر کردن، بر سر جمع گفتن، تقریر کردن مطلبی تا دیگری آن را بنویسد، است.

در زبان فارسی کلمه‌ای معادل املا و دیکته نداریم، ولی می‌توانیم «از بر نویسی» یا «گفتار نویسی» را جایگزین کلمه املا یا دیکته کنیم. منظور این است که شخص گفته‌های دیگران را بدون دیدن آن کلمات بنویسد.

با توجه به این که درس املا بنای علمی در یادگیری سایر دروس است و توجه به این مهم، یکی از ضروریات نظام آموزشی ماست و از طرفی روش‌های متداول املا نمی‌تواند راه گشای مشکلات آموزشی در این درس باشد، لذا در این مجموعه سعی شده است چندین روش متنوع و جالب برای املا و تصحیح آن ارائه شود.

تا از همین ابتدای سال تحصیلی با یاری اولیا و آموزگاران در افزایش توانمندی دانش‌آموزان تلاش شود.

1) املا به صورت گروهی. به این شکل که بچه‌ها را به گروه‌های 5 یا 6 نفره تقسیم می‌کنیم و در هر گروه، هر خط را یک نفر از گروه می‌نویسد و در انتها نمره گروهی می‌دهیم و آن املا در پوشه کار گروه‌ها قرار می‌گیرد.

2) هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای گروه خود می‌نویسد و ما املای همه گروه‌ها را جمع‌آوری کرده و می‌خوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس می‌گوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس، دیکته می‌گوییم. در این صورت متن دیکته را بچه‌ها انتخاب کرده‌اند.

3) بچه‌ها را گروه‌بندی می‌کنیم و سپس هر گروه متن دیکته‌ای را می‌نویسد و برای گروه دیگر می‌خواند تا آن گروه بنویسند. دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است.

4) در روش دیگر، باز بچه‌ها به گروه‌های 5 یا 6 نفره تقسیم می‌شوند. 10 کلمه مهم از درس انتخاب می‌کنیم و از بچه‌ها در گروه‌ها می‌خواهیم که هر کدام جمله‌ای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا  بسازد.

5) در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد، می‌توان در هنگام دیکته دانش‌آموز ضعیف را کنار دانش‌آموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است، با مشورت بنویسد. در نتیجه دانش‌آموز ضعیف، هم آن لغت را به خوبی به ذهن می‌سپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمی‌شود. البته این روش نباید به طور تکرار و همیشگی باشد.

6) در هنگام تصحیح کردن املا، معلم صحیح لغات را نمی‌نویسد و دانش‌آموزان خودشان درست لغات را از کتاب پیدا می‌کنند و بعد ما به آن املا نمره می‌دهیم. یعنی، ابتدا دور کلمات اشتباه خط می‌کشیم و صحیح آن را بچه‌ها می‌نویسند و ما به صحیح نوشتن آنها نمره می‌دهیم.

7) روش دیگر این است که معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچه‌ها بخواند، ولی بچه‌ها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند.

8) بعد از املا هم باید متن مجدداً خوانده شود، یعنی در هر املا کل متن باید سه بار خوانده شود.

9) در صورت دیگر املا، می‌توان شفاهی دیکته را خواند و بچه‌ها لغات مهم آن را هجی کنند و در هوا بنویسند.

10) نوع دیگر املا می‌تواند چنین باشد که شاگرد پشت سری کلمات را روی پشت فرد جلویی بنویسد و شاگرد جلویی از روش حرکت انگشتی فرد عقبی بتواند لغات را بفهمد و بنویسد که این یک نوع بازی و املا است.

11) در روش  دیگر به بچه‌ها می‌گوییم روزنامه با خود به کلاس بیاورند و لغات را ببرند و از لغات بریده شده یک بند املا برای ما درست کنند و بر روی ورقه بچسبانند. یا این روش می‌تواند به صورت گروهی هم صورت گیرد.

12) می‌توان املایی را به صورت پلی‌کپی بدون نقطه، بدون تشدید و یا به صورت لغات ناقص به دانش‌آموزان داد تا آنان در جای مناسب نقطه بگذارند و یا تشدید قرار دهند یا لغات ناقص را کامل کنند.

13) می‌توان دیکته را به صورت لغات صحیح و غلط در کنار هم قرار داد تا بچه‌ها کلمه غلط را خط بزنند.

14) روش دیگر املا می‌تواند به صورت تصویری باشد. یعنی، شکل را به دانش‌آموزان بدهیم تا آنان املای صحیح آن را بنویسند.

15) املای تقویت حافظه: بدین صورت که معلم متنی را  روی تخته می‌نویسد و سپس متن را برای دانش‌آموزان می‌خواند و سپس روی نوشته‌هایش روی تخته پرده می‌کشد و بچه‌ها باید هر آنچه از متن فهمیده‌اند را بنویسند. سپس معلم پرده را از تخته برمی‌دارد و بچه‌ها متن خود را با متن تخته مقایسه می‌کنند و به خود امتیاز می‌دهند.

16) روش دیگر، می‌تواند استفاده از آینه باشد که کلمات را بر عکس بنویسیم و بچه‌ها با آینه درست آن را بنویسند و یا صحیح آن را بخوانند.

17) دیکته آبکی: روش دیگر، استفاده از آب و محیط حیاط مدرسه است. بدین ترتیب که بچه‌ها به صورت انفرادی و یا گروهی با خود آب‌پاش به مدرسه می‌آورند و با آب دیکته را روی زمین بنویسند و گروهی نوشته‌های خود را تصحیح کنند.

18) روش دیگر در تصحیح املا این است که دانش‌آموزان با اشتباهات خود جمله بسازند و یا دیکته به صورت جمله‌سازی از لغات مهم درس باشد.

19) کلمات مهم یا مشکل درس را  روی پارچه بنویسند و سپس با خمیر و یا نخ و سوزن کلمات را بسازند و یا بدوزند که در این صورت املا با هنر و بازی توأمان می‌شود (یادگیری تلفیقی)

20) دانش‌آموزان از اشتباهات خود در املا کلمات هم‌خانواده، متضاد و یا هم معنا بنویسند.

21) برای آشنایی دانش‌آموزان با انواع صداها و لهجه‌ها در هنگام دیکته گفتن و از این که بچه‌ها تنها به صدا و لحن معلم خود خو نگیرند، معلم می‌تواند از اطرافیان خود بخواهد تا متن املا را بر روی نوار بخوانند و صدای خود را ضبط کنند و سپس آن متن را به کلاس بیاورد و بچه‌ها از روی آن نوار دیکته بنویسند و در هنگام ارزشیابی پایانی و یا هر زمان دیگر بچه‌ها دچار مشکل نشوند.

22) همکاران معلم می‌توانند در املاهای کلاسی جای خود را تعویض کنند و به بچه‌های کلاس‌های دیگر املا بگویند تا بچه‌ها با انواع صداها و لحن‌ و گویش در دیکته آشنا شوند.

23) دانش‌آموزان می‌توانند به والدین خود دیکته بگویند و والدین در املای خود چند کلمه را اشتباه بنویسند تا بچه‌ها آنها را تصحیح کنند و به پدر و مادر خود نمره دهند.

24) بچه‌ها می‌توانند به معلم خود دیکته بگویند. هر گروه یک پاراگراف به معلم بگوید و در انتها گروه‌ها ورقه‌ معلم را تصحیح کنند و یا هر گروه پاراگراف مخصوص به خود را صحیح کند. البته بهتر است معلم چند کلمه را عمداً اشتباه بنویسد.

25) برای والدین بی‌سواد، فرزند می‌تواند صدای خود را ضبط کند و از روی صدای خود به خودش دیکته بگوید یعنی صدای ضبط شده خود را جایگزین صدای اولیای خود که بی سواد هستند، نماید.

26) یکی دیگر از روش‌ها برای تصحیح املا این است که می‌توان املا را به بچه‌ها داد تا تصحیح کنند، ولی در نهایت نمره نهایی را معلم بدهد و یا دانش‌آموزان تصحیح کننده با مداد کنار دفتر فرد، نمره بگذارند و بعد معلم، نمره خود را با نمره‌ای که دانش‌آموزان داده مقایسه کند.

27) معلم لغاتی را بر روی مقوا می‌نویسد و مقوا را به تخته نصب می‌کند و زمان کوتاهی وقت می‌دهد تا دانش‌آموزان کلمات را به دقت نگاه کنند و سپس مقوا را جمع می‌کند. در این جا بچه‌ها هر آنچه از لغات در ذهنشان مانده است را می‌نویسند و ما لغات و کلمات آنان را تصحیح می‌کنیم تا دقت آنان سنجیده شود.

28) دانش‌آموزان املا را در هوا بنویسند و ما هم در هوا تصحیح کنیم نه با قلم و روی کاغذ.
29) روش دیگر املا که همراه با بازی هم است، این است که دانش‌آموزان با گچ روی زمین مدرسه و حیاط مدرسه دیکته بنویسند و سپس حیاط را دسته‌جمعی بشویند تا آثار گچ حیاط مدرسه را کثیف نکند.

30) معلم می‌تواند املا را بر روی چندین کارت بنویسد و این کارت‌ها بین گروه‌ها تقسیم شود تا تمام گروه‌ها کارت را ببیند و سپس کارت‌ها را جمع کرده و از روی آنها دیکته بگوید.
لازم به تذکر است که روش‌های املا که به عنوان نمونه بیان گردید را نباید به عنوان روش واحد تلقی کرد. اگر هر روشی بیشتر از اندازه استفاده گردد، ارزش آموزشی خود را از دست می‌دهد. لذا اگر معلم بنا به ضرورت و در نظر گرفتن تنوع، روش‌های متنوع املا را به کار گیرد نتیجه مفیدی عاید دانش‌آموزان خواهد شد.

تاریخ درج: 28 شهریور 1385 ساعت 20:07 تاریخ تایید: 28 شهریور 1385 ساعت 20:15 تاریخ به روز رسانی: 28 شهریور 1385 ساعت 20:24  
     
  
 
منبع همشهری :لیدا کاکیا

هفت رهنمود مربیان زبده آموزشی

شارون در پیر، دبیر زبان انگلیسی دبیرستان والنات هیلز در سینسیناتی ایالات متحده و یکی از معلمان برگزیده سال 1997 - از اینکه یکی از شاگردان پایه (کلاس) هشتم او به اسم ریچارد سیسل دمادم از انجام تکالیفش خودداری می ورزید، نگران و پریشان شده بود.

وی روزی سرانجام سربه سر ریچارد گذاشت و گفت: «اگر تکالیفت را انجام ندهی، ناچارم شبی برای صرف شام به منزلتان بیایم».

شارون قبلاً دبیر خواهر و برادر بزرگتر ریچارد بود و با مادرشان به نام روت ارتباط صمیمانه ای داشت و همین مسئله سبب گردید تا ریچارد، فوری شروع به انجام دادن تکالیفش کند. روت شرح می دهد: «ریچارد می دانست چنانچه تکالیفش را انجام ندهد، من خبردار می شوم» .

خانم در پیر، پدران و مادران شاگردانش را ترغیب می کند که از شروع سال تحصیلی با معلم فرزند خود در تماس باشند. وی در توجیه نظرش می افزاید: «در این صورت، والدین از انتظارات مربی آگاه می گردند، معلم با محیط و شرایط خانوادگی دانش آموز آشنا می شود وبا او همبستگی چشمگیری را احساس می کند» .

پژوهش های پرشمار، حکایت از آن دارند که بین پیشرفت های تحصیلی دانش آموزان و تماس های پیاپی پدران و مادران با اولیای مدرسه - قطع نظر از زمان تحصیلاتشان- ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
شما برای کامیابی فرزندتان در مدرسه به چه تلاش دیگری دست می یازید؟ مقاله ای که پیش روی خود دارید، بیانگر رهنمودها و راهکارهای معلمان ورزیده و نمونه است؛ باشد که ولو مواردی از آنها، مفید فایده شوند.

1- عشق و علاقه به فراگیری را در فرزندتان بپرورانید

این تنها کافی نیست که پدران و مادران اهمیت آموزشگاه را به فرزندانشان یادآور شوند. آنان باید به جگرگوشه هایشان بیاموزند که آموزش با گذراندن یک پایه (کلاس) یا گرفتن مدرکی پایان نمی گیرد، بلکه فراگیری، راه زیستن است.

خانم ماریون فولر، دبیر کلاس های دهم و یازدهم دبیرستانی در منطقه هارلم نیویورک است. در سال 1997 ، 93 درصد از دانش آموختگان این آموزشگاه راهی دانشگاه شدند.

دبیر یادشده ضمن اشاره به یک تن از شاگردان خود به اسم تای جانا میشل، یادآوری می کند که چه سان الگو و سرمشق بودن پدر و مادر می تواند الهام بخش فرزند باشد. هفت سال قبل، مادر این دانش آموز برای اخذ مدرک تدریس، در کلاس های شبانه دانشکده شرکت جست؛ به این ترتیب که روزها کار و شب ها تحصیل می کرد. وی می گوید: «شاگرد مزبور طی نگارش مقاله هایی، مادرش را بسیار ستایش می کرد» .

هر چند بعضی از دوستان تای جانا، مردود و ناچار از ترک تحصیل شدند لیکن او به تحصیلاتش ادامه داد تا اینکه در موعد مقرر دانش آموخته گشت و بلافاصله وارد دانشکده مانهاتان گردید. مادرش که عضو انجمن بین المللی افتخاری «تای تتا کاپا» است، می گوید: «من پیوسته به وی گوشزد می کردم که مدرسه، تنها، نخستین مرحله فراگیری می باشد» و بعد می افزاید: «اعمال و رفتار من برای او آینه عبرت است» . او به دنبال سخنانش اضافه می کند: «افزایش علاقه و اشتیاق به آموزش در فرزندتان مستلزم پول و هزینه های کلان نیست، بلکه بگذارید بچه ها مطالعه کردن شما را ببینند. آنان را به موزه ها یا نمایشگاه ها ببرید. ممکن است در مکان های اجرای برنامه موسیقی (کنسرت)، جای نشستن پیدا نکنید، اما همیشه محلی برای ایستاده تماشا کردن هست» .

2- به آنچه می گویید، عمل کنید

هنگامی که دکتر ادموند برالی _ جراح و متخصص دهان و دندان- عضو انجمن اولیاء و مربیان دبیرستان فرزندش واقع در ایند(ایالت اکلاهما) شد، دبیر علوم پسرش «بیرت» ، خود را به او رساند و گفت که وجودش در کلاس لازم است. خانم بتسی ماربی- معلم مربوطه- در این باره می گوید: «من بخشی از میکروب شناسی را درس می دادم، بنابراین از دکتر برالی خواهش کردم که به کلاس بیاید و در مورد شیوه انتشار باکتری ها، اطلاعاتی در اختیار دانش آموزان قراردهد» .

پزشک نامبرده که تحت تأثیر شور و شوق خانم مابری قرار گرفته بود، به توضیحات شفاهی اکتفا نکرد. او شاگردان پایه هفتم را واداشت که نمونه هایی مانند مسواک و ناخن گیر جمع آوری نمایند و درون ظرف آزمایشگاهی قرار دهند. وی باکتری ها را در ظرف ها کشت داد و بعد، آنها را به کلاس آورد تا باکتری هایی را که کشت داده بود، به بچه ها نشان دهد.

پیامد این عمل پزشک مذکور، تنها تکثیر و وفور باکتری ها نبود، بلکه چنین عملی او را نسبت به پسرش صمیمی تر گرداند و یاری اش کرد تا دیدگاه جدیدی درباره علوم بیابد. دکتر برالی لبخندزنان می گوید: «یک پدر با کمال سادگی می تواند محبت بزرگی در حق فرزندش بکند» .

خانم ماربی که عضو انجمن اینشتین وابسته به وزارت آموزش و پرورش آمریکاست، تأکید می ورزد: «برای پدر و مادر، ضرورت دارد که خود را درگیر مسائل مدرسه کنند. این امر به فرزندانشان ثابت می کند که واقعاً آنچه که آنان در آموزشگاه صورت می دهند، مورد توجه و علاقه پدر و مادرشان است. گفت وگو با فرزندان، یک طرف قضیه است و کارایی چندانی ندارد، ولی همین که پشت حرف و سخن شما، کنش و کوششی نهفته باشد داستان، حال و هوای تازه ای پیدا می کند» .

خانم ماربی می گوید: «برای نیل به این هدف، لزومی ندارد که در زمینه مخصوصی چیره دست بوده یا اوقات فراغت زیادی داشته باشید. تمامی  مربیان از هم قدمی های ارزنده والدین در سفرهای علمی، تماس تلفنی با دیگر پدران و مادران و ماشین کردن اوراق طرح های ویژه و... استقبال می کنند. از معلم فرزندتان بپرسید به چه چیزی احتیاج دارد.

3- دائماً با معلمتان در تماس باشید

اینکه زمان خاصی را به منظور تماس با مربیان در نظر بگیرید یا راجع به آنچه که فرزندتان فرا می گیرد، اطلاعات موثقی به دست آورید، کاری بس دشوار و توانفرساست.

دبستان نیوفیلد در شهر استمفورد (ایالت کانکتیکات) جهت حل این مشکل،» تلفن مستقیم تکالیف مدرسه «دائر کرده است، به این ترتیب که پدر و مادر می توانند ضمن تماس تلفنی با مدرسه، به پیام معلم که روی نواری ضبط شده گوش فرا دهند و بدانند که فعالیت آن روز کلاس چه بوده و چه تکلیفی تعیین شده است.

آقا و خانم دبی و لئون شاپیرو دو بچه شش و هشت ساله دارند به اسم دانیل و آدم که در مدرسه نیوفیلد سرگرم تحصیل اند. دبی می گوید: پیش از اینکه از سر کارم به خانه بیایم، به تلفن گوش می دهم و فوراً اطلاعات مربوط به فرزندم را دریافت می کنم. حتی موقعی که او در سفرهای کاری به سر می برد، لئون توسط خطوط ارتباطی از مسائل درسی فرزندانش مطلع می شود» .

راه های دیگری نیز برای تحکیم این پل ارتباطی وجود دارد. شارون درپیر - مربی برجسته کودکستان «آدم» که برنده جایزه مخصوص است- می گوید: «بسیاری از پدران و مادران به وسیله پست الکترونیکی با من تماس می گیرند؛ به این نحو می توانم خارج از کودکستان هم با ۲۳نوآموز خود تماس حاصل کنم. بعد موقعی که با هم روبه رو می شویم بهتر می توانیم گره گشای مشکلاتشان بشوم» .

4- کمک کنید تا فرزندتان مطابق برنامه عمل کند.

با مشارکت و همگامی فرزندتان، برنامه کاری تهیه کنید و تمام تکالیف درسی را بر اساس گاه شمار(تقویم) تنظیم نمایید، تا جایی که او بتواند خود به تنهایی گام هایی برداشته و پیشرفت کند. یادش دهید که چگونه می شود تکالیف درسی را به بخش های منطقی تقسیم کرد.

به قول خانم ماریون فولر، «امکان دارد فرزندتان تصور کند که چون روز بعد هیچ کار کلاسی ضروری معین نشده است، پس هیچ تکلیفی ندارد و حال آنکه در طول هفته با تکالیف زیادی سروکار دارد و لازم است که از هم اکنون انجام آنها را شروع کند» .

ممکن است دانش آموزان بزرگتر، نیازهای خاصشان را داشته باشند. شارون درپیر می گوید: «جمع کثیری از شاگردان پایه دوم و سوم دبیرستان به علت رخدادهای روحی و جسمی و مسائل فرهنگی که به طور همزمان در زندگیشان روی می دهد، کوچک ترین اشتیاقی به برنامه و برنامه ریزی ندارند» .
آماندا استالکوپ - 14 ساله از اهالی چابیک (ایالت ویرجینیا) - از لحاظ تنظیم وقت انجام تکالیفش با مشکلاتی روبه رو بود و هر وقت که می بایست تکلیف خود را به معلمش ارائه می داد، اغلب آنها را پیدا نمی کرد. موقعی که معلم طی یادداشتی خطاب به پدر و مادرش نوشت: «آماندا کارش را خوب انجام می دهد اما به نظر من مشکل اصلی او آشفتگی ذهنی است که قادر به یافتن تکالیفش نیست» ، آنان کوچک ترین تعجبی نکردند.

فکر بکری به نظر ایشان رسید و به یک راه حل عملی دست یافتند و آن اینکه بهتر است اماندا تکلیف هر درسی را مثل قبل در دفتر مخصوصی بنویسد و تمام تکالیفش را در رایانه ثبت کند. نظرشان این بود: «اگر نسخه چاپی را گم کرد، مطالب مورد نظرش روی گرده (دیسک) باقی بماند. مادر آماندا خاطر نشان می سازد:« راهکارهایی از این دست بسیار ساده اند، اما بهره گیری از آنها سبب می شود تا دگرگونی عظیمی رخ دهد ».

5- همواره با خانواده خود غذا بخورید

جینا رائو- آموزگار بچه های شش تا هشت ساله دبستان در منطقه اروینگ بی وبر شهر آیووا که در نشریه آموزشی« کی-8  »تحت عنوان« معلم با تجربه »از او یاد شده است- قاطعانه می گوید:« به عقیده من مهمترین چیزی که باید والدین رعایت کنند، اختصاص زمان خاصی برای گذراندن وقت با بچه هاست ». پژوهش های به عمل آمده حکایت از آن دارند که صرف غذا با خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در سال 1678 دایان بیلز _ استادیار رشته علوم تربیتی دانشگاه واشنگتن- در سنت لوئیس و همکاران شاغل به تدریسش در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری بر روی 83 کودک سه ساله از قشر کم درآمد بررسی  هایی انجام دادند.

بر پایه این مطالعات، معلوم شد کودکانی که افراد خانواده شان با هم غذا می خورند، کلمه های بیشتری می دانند. به باور آقای بیلز،« بچه ها اکثر اوقات، هنگام صرف غذا در جریان گفت وگوهای روزمره قرار می گیرند و همین امر سبب بهبود و تقویت دامنه لغات و در نتیجه افزایش توانایی خواندن آنها می شود ».

6- علاوه بر پیشرفت  تحصیلی، بر فرایند یادگیری هم تأکید کنید

یکی از دانش آموزان پایه دوم دبستان در شهر میدیسن (ایالت می سی سی پی) تلاش فراوانی در مورد افزایش توانایی روخوانی اش به کار می بست، لیکن مادرش که نسبت به پیشرفت وی ناشکیبا بود، هر شب تحت فشارش قرار می داد. سرانجام آموزگار کلاس، یعنی خانم جولی فریس با مادر شاگرد مزبور درباره ایجاد« جو آموزشی بی تنش »به گفت وگو پرداخت و گفت:« اگر بگذارید فرزندتان در محیطی آزاد مطالبی برایتان بخواند و اجازه دهید همچنان برای بیان خود از زبان استفاده کند، سرانجام آن زمان فرا می رسد که وی به تنهایی همه چیز را بخواند »؛ همین هم شد.

نظر خانم فریس- معلم نمونه سال های 1996و 1997ایالت می سی سی پی- بر این است که همه حواس والدین به نمره هایی است که فرزندانشان می گیرند. او یادآوری می کند:« اگر فرزندتان پیاپی نمره بیست بگیرد، لکن نداند که برای کسب این نمره ها چه کاری کرده است، آن نمره ها را ملاک قرار ندهید ».

خانم بستی ماربی توصیه می کند:« موقعی که فرزندانتان از شما یاری می جویند، به عنوان پدر و مادر، باید فرصت و ابزار ضروری را در اختیارشان بنهید تا خودشان پاسخ را بیابند. به طور مثال عوض اینکه به فرزندتان بگویید: «پایتخت رومانی کجاست؟» به او بگویید: «فکر می کنی پاسخ این پرسش را از چه منبعی می شود یافت؟ از لغتنامه یا اینترنت؟» .

خانم مولر در این باره توصیه می کند: «اخذ نمره کم به وسیله فرزندتان باید معیاری باشد تا شما را وارد نماید که بیندیشید چه عاملی سبب افت تحصیلی وی است و آیا او به کمک معلم خصوصی احتیاج دارد یا گرفتن نمره کم صرفاً به دلیل کم کاری و مسامحه اوست» .

7- سطح توقعات خود را نسبت به فرزندتان بالا ببرید.

موقعی که خانم ماروا کالینز _ دبیر بلندآوازه و رایزن دوره پیش دانشگاهی- در سال 1959 شروع به تدریس در ناحیه فقیرنشین کرد، دریافت که دبیران پیشین، انتظار چندانی از بچه ها نداشته اند. وی ناامیدانه به برپایی مدرسه ای بر این اصول همت گماشت که هر شاگردی کامیاب می شود اگر از او انتظار برود.

وی همه را از پیامدهای ناشی از آموزش خود شگفت زده کرد. طبق شیوه آموزشی خانم کالینز، دانش آموزان سال دوم با سوفوکلوس، لانگفلر و کیپلینگ آشنا می شوند و شاگردان کلاس سوم درباره لاتین، تولستوی و چاسر مطالعه می کنند و همگی، اطلاعاتی از شکسپیر دارند.

تمامی  مدارسی که بر پایه معیارها و نظرات خانم کالینز مشغول فعالیت هستند، دارای ارزش و اعتبار فراوانی می باشند. خود او وقتی که در دوران رشد و بلوغ به سر می برد و می بایست با ناملایمات عصر خویش به نبرد برخیزد، از مادرش می شنید: «یادت نرود تو از خانواده ای هستی که کار و تلاش سخت را نصب العین خویش قرار داده و پیوسته به اهدافشان نائل شده اند» .

خانم کالینز با یادآوری خاطرات گذشته می گوید: «حتی زمانی که به دانشکده می رفتم، مادرم پیوسته برایم یادبرگ ها (کارت پستال ها)یی می فرستاد و آن جمله ها را بالای آن می نوشت. آن پیام در ذهنم به ثبت رسیده و هنوز تا امروز هم به یاد دارم» .

او می گوید خواسته و انتظارات والای پدر و مادرش یکی از عوامل و دلایل تلاش او می باشد. وی در این زمینه اظهار می دارد: «همانگونه که شما هرگز به کمک نقشه می سی سی پی نخواهید توانست به نیویورک برسید، کودکان هم باید بدانند که مقصدشان کجاست. در حقیقت آنها به یک نقشه ذهنی احتیاج دارند. یکی از روش های ترغیب به اندیشیدن درباره آینده این است که اهداف خانوادگیش را معین کند. کالینز از پدران و مادران می خواهد که ضمن نگارش جمله ای، آرمان های خانواده شان را طی آن بیان دارند. وی می گوید:« واژه ها نیروبخش اند. هنگامی که به مدرسه گام می نهید، روح برتری را حس می کنید ».

خانم کالینز در مقام یک مربی اعتقاد دارد:« وظیفه عمده من این است که هیچ شاگردی را نادیده نگیرم بلکه بکوشم دانش آموز ضعیفی را کمک کنم تا به دانش آموزی خوب و ایده آل بدل گردد و شاگرد خوبی را ممتاز گردانم »

 منبع :همشهری - ا. امیردیوانی